قسمت سوم:
“عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست“
“بعضی دردها را نمیتوان درمان کرد؛ فقط باید آنها را به دوش کشید.”
در عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست، مگان دیواین رویکردی جدید و عمیق به تجربهی اندوه و همچنین نحوهی تلاش ما برای کمک به کسانی که مصیبت دیده اند ارائه می دهد. او هدف تجویز شده ی جامعه برای بازگشت به یک زندگی شاد و عادی را بی اعتبار کرده و راه میانه ی بسیار سالم تری را جایگزین می کند؛ راهی که ما را دعوت می کند زندگی را در کنار اندوه بسازیم، به جای این که تلاش کنیم بر آن غلبه کنیم.
این کتاب با داستانها، تحقیقات، نکات زندگی و شیوههای عملی خلاقانه و مبتنی بر آگاهی و همچنین تجارب نویسنده، راهنمای منحصربهفردی است برای اتفاقات ناگواری که سر راه همهی ما ـ چه در زندگی شخصی خودمان و چه زندگی کسانی که دوستشان داریم – قرار میگیرد.
عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست، کتابی است برای آنان که اندوهگیناند، و برای کسانی که آنان را دوست دارند؛ کتابی که برای همه ی کسانی که به دنبال دوست داشتن بهتر و بیشتر خود و دیگران اند.
قسمت هایی از متن کتاب:
– زندگیِ روزمره سوگ و فقدانهای زیادی را بر ما تحمیل میکند. هنوز کارهای انجام نشدهی بسیاری وجود دارد در راستای شنیده شدنِ صدای هرکدام از ما، درراستای ارزشدهی و احترام به رنجی که در قلبهایمان داریم و فقدانهایی که با آن مواجه میشویم. منتها بحث این کتاب درمورد فقدانهای عادیِ روزمره نیست.
– هر سوگی که بر دوش میکشید مهم است بپذیرید که چقدر بد است، چقدر سخت است. واقعاً هراسناک و وحشتانگیز است و دوام آوردن در آن غیرممکن.
– وقتی کسی که دوستش داشتید بهتازگی فوت کرده، چه اهمیتی دارد که الگوهای فرهنگیِ سوگواریِ ما معیوب است؟ آخر چه کسی اهمیت میدهد؟ این مسئله به شما مربوط میشود، نه کس دیگری.