ارسطو و یک قاعدۀ طلایی!
همه ما روزانه بر سر دوراهیهایی واقع میشویم.
آیا باید قاطعتر باشم یا کمتر پرخاشگری کنم؟ آیا وقت خطر رسیده یا منتظر زمان مناسب بمانم؟
تصمیماتی که میگیریم بر شخصیت، روابط و حالِ خوشمان تأثیرگذارند. این تصمیمات، همچون طنابی محکم عمل میکند که سعی در حفظِ تعادلِ ما دارد.
ارسطو، یکی از بزرگترین اندیشمندان تاریخ، تعبیر و تعریف قابلِ توجه و تأملی از «میانگین طلایی» یا «قاعده طلایی» را داشت که چون قطبنمایی حسابگر، در پیچشِ انتخابهای روزانه به کار میآید.
این مفهوم، مانند قطبِ تعادلِ شماست؛ که به شما کمک میکند با ظرافت، بر آن خط باریک قدم بردارید. و همچنین میتواند یاریتان کند تا آن ناحیۀ شیرینِ خفته در لابهلای افراطها را بیابید.
یا بهتر از آن بگوییم، میانگین طلایی، حدِ وسط و تعادل در میانهی افراط و تفریط در اعمال و رفتار شما است.
ارسطو در کتاب خود، اخلاق نیکوماخوس، برای میانگین طلایی تحلیلی ارائه میدهد. او میاندیشید که فضیلت در میانِ دو افراط نهفته است.
مینویسد: «… در زمانهای مناسب، در مورد چیزهای درست، به سمت افراد مناسب، برای غایت درست، و در راه درست، حد واسط، بهترین شرط است؛ و این [حد] مناسبِ فضیلت است.»
ارسطو معتقد بود که رفتار نیکو، حدِ واسط میانِ دو رذیله است: یکی افراط و دیگری تفریط.
مقصود او دربارهی پرورش فضایلی چون شجاعت، سخاوت، و اعتدال بدون افراط است. و پیدا کردن آن کانون حلاوتی است که در آن نقطه میتوانید شکوفا شوید، تفاوت ایجاد کنید و به خرسندی حقیقی دست یابید.
ارسطو میگوید هرکسی میتواند عصبانی شود – کار آسانی است، اما عصبانی شدن با شخص مناسب و به میزان مناسب و در زمان مناسب و برای هدف درست و به روش درست – این در اختیار همه نیست و آسان نیست.
کاربرد میانگین طلایی در زندگی امروز؛
برای نمونه شجاعت یک فضیلت به حساب میآید.
افراط در شجاعت، به بیپروایی میانجامد؛ حال آنکه کمبود شجاعت، نتیجهاش بُزدلی است. در این نمونه، میانگین طلایی آن مقدار مناسب از شجاعت است که از هر دو جانبِ افراط اجتناب میکند.
ایدۀ ارسطو این است که ما میتوانیم با تلاش برای ایجاد تعادل و اعتدال در اعمال و احساسات خود، به یک زندگیِ فضیلتمند و سعادتمند برسیم.
میگوید: «فضیلت، میانهی طلاییِ بین دو رذیله است، یکی افراط و دیگری تفریط».
با این حال، تعریف خاص میانگین طلایی بسته به زمینه و فضیلتی که در نظر گرفته میشود، میتواند متفاوت باشد.
برای تعیین حد وسط مناسب، نیاز به قضاوتی فکورانه و در نظر گرفتن شرایط فردی وجود دارد.
حکمت ارسطو بیزمان است و در بحبوحه و آشوبِ جهانِ امروز نیز به کار میآید.
میتوانید از آن برای یافتنِ تعادلی مناسب بینِ کار و اوقات فراغتتان، میانِ سخاوت و صرفهجوییتان یا حتی در روبروییِ شجاعت و احتیاط بهره ببرید.
وقتی میانگین طلایی را در زندگی به کار میگیرید، در هیچ کاری زیادهروی نمیکنید، اما از انجامش اجتناب نیز نمینورزید. مقصودِ آن، دستیابی به زندگیِ آگاهانه و یافتن آن نقطهی تعادل در همۀ امور است.
در امور مالی، خرج کردن بیش از حد میتواند منجر به بدهی شود، که بازپرداخت آن خود میتواند مسئلهای چالشبرانگیز باشد و به اعتبار شما آسیب برساند. همچنین میتواند مانع پساندازِ شما برای اهدافِ لازم و مهمی چون دورانِ بازنشستگی شود.
احتکارِ پول نیز عاقلانه نیست. فرصت لذت بردن از زندگی را از دست خواهید داد. همچنین ممکن است به دلیل تورم – افزایش تدریجی قیمت کالاها و خدمات در طول زمان – از ارزش پسانداز شما کاسته شود.
بهترین راه برای مدیریت امور مالی، یافتن نقطۀ تعادلی میان خرج کردن بیرویه و خساست است.
میانگین طلایی در این موضوع بدان معناست که پول خود را صرف چیزهایی کنید که برای شما مهم هستند و در عین حال برای آینده نیز پساندازی در نظر بگیرید.
همچنین میتواند به معنای سرمایهگذاری روی تجربیاتی معنادار باشد که زندگی شما را غنیتر میکند. اندیشۀ ارسطو، یک فلسفۀ باستانیِ غبارگرفته نیست و میانگین طلایی، دستورالعملی برای یک زندگی به معنای واقعی عالی است.
تمرکز بیش از حد روی کارتان میتواند منجر به فرسودگی شغلی شود، در حالی که فعالیت شغلی خیلی کم نیز میتواند مانع پیشرفت شما در جهان امروز گردد.
اصل میانگین طلایی ارسطو شما را تشویق میکند که میان اوقاتِ فراغت و بهرهوریِ شغلیتان تعادل برقرار کرده و بیآنکه رفاهِتان را قربانی کنید، کارآمد نیز باشید.
جهت مشاهده کتابهای مربوط به تاریخ فلسفه اینجا را کلیک کنید.
میانگین طلایی همچنین در ارتباط ما با دیگران نیز به کمکمان میآید.
پرخاشگری بیش از حد توان آسیب رساندن به روابط را دارد و در آن سو انفعال نیز میتواند منجر به سوءاستفاده شود.
برای یافتن تعادل، خود را قاطعانه اما محترمانه ابراز کنید و میان بیش از حد منفعل یا بیش از حد پرخاشگر بودن، تعادل برقرار سازید.
پوبلیوس سیروس، نویسنده لاتین گفتههای اخلاقی در صد سال پیش از میلاد میگوید: «تعادل را در سخن گفتن زیاد و کم حفظ کنید.»
در دوستیها، نه میتوانید خیلی دور باشید و نه بیش از حد نزدیک. کارکرد میانگین طلایی دراین موضوع، ایجاد تعادل بین نیاز و حضور شما کنار دوستانتان و حضور در کنار آنها در زمانی که آنها به شما نیاز دارند، است.
در مقیاس وسیعتر، رشد شخصی میتواند از میانگین طلایی بهرهمند شود. کارکرد میانگین طلایی دراین موضوع درباره برقراری تعادلی میان تحت فشار قرار دادن خود برای رشد و پیشرفت و گرفتاری در دام کمال طلبی و انتقاد و سرزنش دائمی از خود است.
«در همه چیز اندازهای مناسب وجود دارد، حدودی که فراتر از آن و کمتر از آن حقی یافت نمیشود.» هوراس شاعر رومی مینویسد که هر که چنین میانهای طلایی را پرورش میدهد، از فقرِ چاله و حسادتِ قصر دوری میکند.
در پایان این که، حکمت باستانی ارسطو چراغی است که ما را به سوی یک زندگی فضیلتمند واقعی و رضایتمندی پایدار هدایت میکند.
به یاد داشته باشید، میانگین طلایی سخنی درباره کمال نیست، بلکه یافتن آن ناحیۀ شیرین است که در آن بتوانید بهترین شکلِ خود را بیآنکه تسلیمِ افراط یا تفریط شوید، بیابید.
اصل میانگین طلایی ارسطو ابزاری جاودانه است که میتواند به شما قدرت دهد تا انتخابهایی کاملتر را تجربه کرده، نقطۀ تعادل را یافته و تجربۀ زندگی را معنادارتر سازید.
در جستجوی یک زندگی خوب، لازم نیست افراط کنید. شما فقط باید آن تعادل طلایی را به چنگ آورید!