روز جهانی پیانیست؛ در ستایش پیوندی عمیق میان نوازنده و ساز
هر ساله روز جهانی پیانیست را در هشتم نوامبر برگزار میکنند؛ گرامیداشتی که در آن به پیانیستها و دستاوردهای آنها پرداخته میشود. روز جهانی پیانیست در ستایش و ادای احترامی به جهانِ نازکخیال و شورانگیز نوازندگان بینظیر بسیاری است که مخاطبان موسیقی در طول سالهای سال، نوای آنها به گوش جان میسپارند.
فرقی نمیکند به شبانههای شوپن گوش کنیم یا در عظمت سمفونی پنجم گوستاو مالر غرق شویم؛ روز جهانی پیانیست لحظهای به مدت 24 ساعت است که میتوان در آن احساساتی را که پیانیستها با اجرای خود برمیانگیزند ارج نهاد و این مقدمهای باشد برای بهتر گوش کردن.
در جذابیت و زیبایی ساز پیانو که میتوان با آن هر نتی را، حتی از سازهای دیگر اجرا کرد، همین بس که قلب ما را با کمال و غایت احساسات و هیجانات مواجه میکند. در روز جهانی پیانیست با برگزاری رویدادهایی برای پیانیستها در اقصی نقاط جهان، به استقبال هنرمندانی میرویم که به لطف جادوی پیانو و هنر دستانشان، فرمها و سبکهای گوناگون موسیقی را مینوازند.
اما در کنار این تدارکات و تقدیر از حضور ارزشمند پیانیستها در سراسر جهان، باید اشاره کرد که روز جهانی پیانیست در واقع ادای دینی به یکی از مهمترین موسیقیدانان جهان، لودویگ ون بتهوون است؛ کسی که در کنار بزرگانی همچون موتزارت و باخ، توانست بنای قصری با شکوه از حالات و احوالات اعجابانگیز آهنگسازان را برای جهانیان بسازد تا نوازندگان و خصوصاً پیانیستها در دههها و سدههای پس از او، یاد موسیقی را زنده نگاه داشته باشند.
در این مطلب با اشاره به تاریخچه روز جهانی پیانیست و اختراع اولین پیانوها، سعی داریم تا به سهم خود در یک یادآور مختصر، موسیقی را که همان لذت توأمان با گذار زندگی است، گرامی داریم.
از نبوغی تکرارنشدنی تا بداههنوازیهای جاودانه؛ تاریخچه روز جهانی پیانیست
به طور معمول، نوازندگان پیانو کلاسیک امروزی، حرفه خود را وقف اجرا، ضبط، آموزش و تحقیق در مورد آثار جدید میکنند. آنها مانند پیانیستهای در قرن نوزدهمی، موسیقی نمینویسند یا نتها را رونویسی نمیکنند. در گروههای مختلف نوازندگان پیانو، برخی از پیانیستهای کلاسیک ممکن است در اجراهای الیتِ مجلسها و مناسبتها تخصص داشته باشند، در حالی که برخی دیگر که نسبتاً اندک هستند، به عنوان تکنواز، تمام وقت اجرا میکنند.
در مورد پیانیست های کلاسیک، یکی از بهترین نمونهها آمادئوس موتزارت است. به نوعی او را اولین پیانیست کنسرت میدانند زیرا او اغلب و به طور گسترده با پیانو اجرا میکرد. در کنار موتزارت از دیگر آهنگسازان دوران کلاسیک میتوان به بتهوون، کلمنتی، و همچنین لیست، برامس، شوپن، مندلسون، راخمانینوف و شومان اشاره داشت که به خاطر مهارت نوازندگیشان مشهور بودند.
از اهمیت این هنرمندان اولیه و مهم موسیقی کلاسیک که همگی در قلب اروپا بودند، باید تنها به یک حقیقت واضح اشاره کرد و آن هم تداوم کمی و کیفی نوعی از نوازندگی و آهنگسازی بود که با ساختار قابل آموزش خود، نبوغ ذاتی و سرشار و البته خلق به یادماندنیترین کنسرتوها، سمفونیها، شبانهها و مرثیهها برای پیانو، منجر به تثبیت جایگاه خود در قلب و روح مردم شد.
این که در روز جهانی پیانیست از موسیقی مدرن و قرن بیستمی که پیانو و پیانیستها هم در سیر وقایع و تحولات آن شریک بودند، حرفی به میان نیاوریم، حتماً اجحافی فراموشنشدنی است. پیانیستهای جاز و سبکهای قرن بیستمی و نو، ویژگیهای خاص خود را دارند و قرادادهای عرفی جدیدی را نسبت به شمایل کلاسیک پیانیستها برای خود قائل میشوند.
پیانیستهای سبک جاز تقریباً همیشه با سایر نوازندگان اجرا میکنند اما در مقایسه نوازندگی آنها با نوازندگی پیانیستهای کلاسیک میتوان گفت که پیانیستهای مدرن در سبکهای جدید، آزادانهتر مینوازند و فضای خودانگیختگی و بداههنوازی در اجراهای آنها بسیار وجود دارد.
این پیانیستها معمولاً ساختههای خود را ضبط نمیکنند و خلاقیت در خلق لحظات فیالبداهه، بخش مهمی از کار آنهاست. بیل ایوانز، آرت تیتوم، دوک الینگتون، تلونیوس مونک، بادن پاِول و اسکار پترسون از پیانیست های معروف جاز هستند که اولین روزهای این فیگور مدرن و تازه در موسیقی را نمایندگی میکنند.
همه برای پیانو و پیانو برای همه؛ روز جهانی پیانیست و تاریخچه پیانو
روز جهانی پیانیست قصۀ نوازنده و پیانو است، اما پیانو خود چه سرگذشتی دارد؟ پیانوفورته که به مرور نام آن به «پیانو» تبدیل شد، سازی است که در آثار متعارف موسیقی هنری غرب مورد استفاده قرار گرفته است و برجسته شده است. از قرن هجدهم، این ساز وسیلهای برای آهنگسازی برخی از زیباترین ملودیهای موسیقی بوده است و علاوه بر آن نقشی کلیدی در آموزش موسیقیِ نوازندگان آماتور و حرفهای را ایفا کرده است.
اما چه چیزی پیانو را تا این حد خاص میکند؟ چرا همچنان چنین جایگاه ویژهای در آگاهی موسیقایی ما دارد؟ وِندی پاورز، موسیقیشناس آمریکایی، این مسئله را مطرح میکند که تطبیقپذیری زیاد این ساز ممکن است، توضیح جذابیت، ماندگاری و ثبات آن باشد؛ پیانو برای همه سبکهای موسیقی مناسب است و میتواند طیفی گسترده و باورنکردنی از احساسات را با صدای خود ایجاد کند.
در حالی که پیانو در بخش مهمی از تاریخ موسیقی حضور داشته است، اما هنوز یک ساز نسبتاً جوان محسوب میشود که برای رسیدن به فرم نهایی خود چندین و چند دوره و مرحله را گذرانده است. گفته میشود که اولین سازهای زهی، از کمانهای شکار که در حدود 13000 سال قبل از میلاد وجود داشتهاند، الگو میگیرند.
در دوران باستان و کلاسیک، این وسایل ابتدایی همچنان به تکامل خود ادامه دادند و در این دوران، تارها با وسایل مختلف ادغام شدند و با ایجاد کشش، کندن یا خم شدن، صداهای مختلفی خلق شد. در قرن چهاردهم، مجموعهای از سازهای زهی که با استفاده از کیبورد کار میکردند، تقریباً سه قرن بعد، پایههای پیانوی مدرن را بنا کردند.
این سازها که در شکل و شمایل سنتور معرفی شدند، بعدها به اسپینِت، ویرجینال و نهایتاً هارپسیکورد رسیدند که ساختمانی داشتند که از جعبهای دربسته با سیمهایی درون آن تشکیل میشد که هرگاه کلید مربوطه توسط نوازنده فشار داده میشود، صوت متناسب با همان کلید و سیم به گوش میرسید.
هارپسیکورد اما پیچیدهترین ابداع در بین این سازها بود و با ویژگیهای ساختاریاش، یکی از عوامل مهمی بود که باعث شد تا شخصی به نام بارتولومئو کریستوفوری ایتالیایی (1655-1731) به خلق پیانوفورته در حدود سال 1700 فکر کند.
کریستوفوری که یک سازنده آلات موسیقی اهل پادوآ ایتالیا بود، در سال 1688 به دربار فلورانسی فردیناندو مدیچی را یافت تا در ابتدا از سازهای هارپسیکورد و بعدها کل آرشیو سازهای این خاندان نگهداری کند. در این مدت، او سازهایی را ساخت که شبیه هارپسیکورد بودند اما چند تغییر کوچک در خود داشتند.
از اختراعات کریستوفوری، میتوان به تجهیز شدن پیانو به به چکشهای چوبی پیچیدهشده در نمد و پدال نرم یا پدال una corda اشاره کرد که همچنان جزئی از پیانوهای مدرن هستند. اختراع کریستوفوری مهیج بود و مسیر موسیقی غربی را برای همیشه تغییر داد.
پس از او در نقاط مختلف دنیا، به تقویت پیانو و ساختمان آن بسیار فکر شد. رابرت استودارد نمونه اولیهای را ایجاد کرد که استانداردی را برای پیانوهای بزرگ در انگلستان در سال 1777 ایجاد کرد. در همین حال، در آلمان قرن هجدهم، سازندگان پیانو، این ساز را به مدلهایی سبک وزن و مقرون به صرفه رساندند که سبکی متمایز داشتند. نوازندگی و آهنگسازی با این نمونهها، در آثار نوازندگانی مانند ولفگانگ آمادئوس موتزارت قابل لمس است.
امروزه پیانو در همه جا وجود دارد و روزی تحت عنوان روز جهانی پیانیست برای گرامیداشت از نوازندگان این ساز جادویی وجود دارد. پیانو دیگر به طور انحصاری با شکل خاصی از موسیقی هنری مرتبط نیست و توانسته تا راه خود را به هر شکلی در سلیقۀ مخاطب موسیقی باز کند. از آنجایی که سازندگان پیانو و پیانیستها همچنان به ایدۀ کمال یک پیانو و صدای آن میاندیشند و این فکر هرگز پایان نمیپذیرد، پیشبینی اینکه پیانو در آینده چگونه خواهد بود و پیانیستها چگونه مینوازند، غیرممکن است.
در این لحظه و در روز جهانی پیانیست، یک چیز مسلم است؛ پیانو و پیانیست که راوی صداهای ناشنیدۀ آن است، در حافطۀ بشری جاودانهاند! شما نیز اگر قصد یادگیری پیانو را دارید، میتوانید با راهنمایی معلمان زبدۀ و استفاده از منابع آموزشی مانند کتابهای یادگیری، تئوری، تمرین و تاریخ موسیقی، نواختن را آغاز کنید.
مشاهده و خرید کتابهای آموزشی موسیقی در شهر کتاب پاسداران
مشاهده و خرید کتابهایی درباره تاریخ موسیقی در شهر کتاب پاسداران
مشاهده و خرید کتابهای نظریه و تئوری موسیقی در شهر کتاب پاسداران
شما چه تجربهای از شنیدن موسیقی-چه با سازهای شرقی و ایرانی و چه با سازهای غربی-و به خصوص آثار ماندگاری که به واسطۀ پیانو و هنر بیمثال پیانیستها خلق میشوند، دارید؟ خوشحال میشویم که به مناسب روز جهانی پیانیست، از لحظههای ناب موسیقیایی خود برای ما بگویید تا داستان موسیقی همچنان ادامه داشته باشد!