حس ترس بخش اجتناب ناپذیر کودکی میباشد: ترسیدن از هیولایی که زیر تخت پنهان شده،ترس از تاریکی هنگام خوابیدن، پنهان شدن پشت کاناپه هنگام رعد و برق یا ترسیدن از یک عروسک و غیره. هنگامی که این ترس ها افزایش می یابد، غریزه طبیعی ما به عنوان والدین اغلب تسکین دادن و آرام کردن کودکمان میباشد؛ «زیر تخت چیزی نیست، قول می دهم!»
اما، در واقع، والدین نمیتوانند و نباید همیشه در کنار بچهها باشند تا آرام شوند. آموزش دادن به فرزندتان که چگونه ترسهایش را بدون دخالت والدین مدیریت کند، به او کمک میکند تا اعتماد به نفس و استقلالی را که در کودکی و بزرگسالی نیاز دارد را کسب کند. در ادامه به شرح برخی از روشهایی که به کودکان کمک میکند تا به ترسهای خود غلبه کنند میپردازیم:
تقویت مهارتهای خود تنظیمی
چگونه به بچه ها کمک کنیم که احساس شجاعت کنند؟ کلید این کار، یک مهارت نامرئی به نام خود تنظیمی است. خود تنظیمی اساساً توانایی پردازش و مدیریت احساسات و رفتارهای فردی به روشی سالم و درست است. در حقیقت خود تنظیمی همان چیزیست که به ما این توانایی را می دهد تا برای دفاع از خودمان حرف بزنیم یا چیزهایی را، بدون اینکه آنها را تجربه کرده باشیم، احساس کنیم. در کودکان، ایجاد خودتنظیمی زمان، تمرین و فضا برای یادگیری نیاز دارد. به این معنی که والدین باید آگاه باشند که کنار آمدن کودکان با برخی از مسائل امکان دارد زمانبر باشد و همین طور در این بدانند که این پروسه برای کودک چالش برانگیز است.
برای آموزشهای این چنینی میتوانید از مطالب زیر استفاده کنید:
از ترس کودک خود نترسید.
گاهی ترسیدن بخشی طبیعی و سالم از رشد است. گاهی اوقات بچهها متأسفانه با چیزهایی روبرو میشوند که واقعاً ترسناک هستند، اما بیشتر ترسهای دوران کودکی از مواردی میباشد که غیر واقعی و خیالی هستند مثل: «هیولا» در کمد که احتمالا فقط یک کت میباشد که در گوشهای از کمد آویزان شده است. این به این معنی است که این گونه ترس ها، در واقع فرصتی ایده آل برای کودکان فراهم می کنند تا روی مهارت های خود تنظیمی خود کار کنند. اما برای اینکه این اتفاق بیفتد، در وهله اول والدین باید ابتدا اضطراب خود را برطرف کنند. در برخی موارد، ترس کودک ناشی از استرسی است که او در طول روز متحمل شده است و با آموزش روشهای کاهش استرس کودک به فرزند خود کمک کنید بر ترس خود غلبه کند.
یک روانشناس کودک اینگونه بیان میکند: ما میخواهیم به بچهها این فرصت را بدهیم که گذر از موقعیتهای سخت را تمرین کنند، اما برای بسیاری از والدین، گفتن این کار آسانتر از انجام دادن آن است.» وقتی فرزندتان را در پریشانی می بینید، پاسخ طبیعی این است که بخواهید شرایط کودک خود را بهتر کنید، به خصوص اگر راه حل آن آسان به نظر برسد. اما، اگرچه دخالت در این زمینه و آرام کردن کودک در لحظه شرایط را خوب و آرام کند، اما در درازمدت این کار سبب میشود که فرزند شما نحوه آرام کردن خود را سخت تر بیاموزد. اگر بچه ها این پیام را دریافت کنند که مامان یا بابا همیشه برای ایجاد آرامش در کنار آنها هستند، انگیزه یا فرصت یادگیری آرام کردن خود و همین طور کنترل شرایط را از دست میدهند.
البته این به معنای حذف حمایت عاطفی از فرزندتان نمیباشد. «ما درباره این صحبت نمی کنیم که ناگهان فرزندتان را در اتاق خواب تاریکش بگذارید و بگویید «خداحافظ! شجاع باش! صبح میبینمت!.» هدف این است که به آرامی بچه ها را راهنمایی کنید تا زمانی که خودشان آماده شوند.
بهترین راه برای کمک (بدون زیادهروی) چیست؟
به فرزندتان کمک کنید در مورد چیزی که او را می ترساند صحبت کند. بچهها ممکن است بدانند از چه میترسند، اما کلماتی برای توضیح آن ندارند. پرسیدن سوالات خاص می تواند کمک کننده باشد. به عنوان مثال، اگر کودکی از سگ ها می ترسد، می توانید بگویید: “چه چیزی سگ ها را در ذهن تو ترسناک می کند؟” “آیا سگ خاصی وجود دارد که از آن می ترسی؟” هنگامی که درک بهتری نسبت به چیزی که فرزندتان از آن می ترسد به دست آورید، ایده روشن تری در مورد چگونگی کمک به او برای حل آن خواهید داشت.
برخی از ترس های رایج دوران کودکی عبارتند از:
- تنها بودن
- تاریکی
- سگ یا سایر حیوانات بزرگ
- حشرات
- ارتفاع
- واکسن زدن یا رفتن به مطب دکتر
- صداهای ناآشنا یا بلند
- هیولاهای خیالی
اعتبارسنجی کنید، سپس ادامه دهید.
هنگامی که متوجه شدید فرزندتان از چیزی میترسد، به فرزندتان اجازه دهید بداند که او و ترسش را جدی می گیرید. وقتی بچهای میگوید چیزی ترسناک است، احتمال زیادی وجود دارد که ما به عنوان بزرگسال فکر نکنیم آن چیز ترسناک است. اما همیشه باید با تأیید احساسات آنها شروع کنیم. به عنوان مثال، به جای “اوه بیخیال، ترسناک نبود!” یا “چیزی نیست که بترسی!” سعی کنید از جملاتی مانند: “وای، به نظر میرسه ترسیدی!” یا، “می دونم که بسیاری از بچه ها از این موضوع میترسند.”
هنگامی که از آرامش کودک خود اطمینان خاطر پیدا کردید، وقت آن است که سریعا از این مرحله عبور کنید. ما نمیخواهیم به فقط به آرامش بخشیدن در مورد چیزهای ترسناک بپردازیم. در عوض، شروع کنید به صحبت در مورد اینکه چگونه با هم کار می کنید تا به او کمک کنید احساس شجاعت بیشتری داشته باشد و به نقطه ای برسد که بتواند خودش ترس را مدیریت کند.
یک برنامه طراحی کنید.
اولین قدم این است که با همکاری کودک خود، یک هدف مشترک تعیین کنید. به عنوان مثال، اگر فرزند شما نیاز دارد تا زمانی که او به خواب برود در اتاق با او بنشینید، می توانید با کودک خود به موافقت برسید که تا پایان هفته سعی کند چراغ را خاموش کند و خودش بخوابد.در این برنامه تربیت کودک، هنگامی که هدف را تعیین کردید، در مورد مراحلی که برای رسیدن به آن انجام خواهید داد صحبت کنید و صبور باشید.
بیشتر بخوانید:
به عنوان مثال، یک برنامه پیشنهادی میتواند به این صورت باشد:
- شب اول: موافقت کنید که دو کتاب را برای او میخوانید، چراغها را خاموش کنید، چراغ خواب روشن کنید و سپس آرام کنار او بنشینید (بدون صحبت یا بازی) تا زمانی که او بخوابد.
- شب دوم: یک کتاب بخوانید، سپس چراغ ها را خاموش و چراغ خواب را روشن کنید. از اتاق خارج شوید و درب اتاق را نیمه باز گذارید.
- شب سوم: یک کتاب بخوانید، سپس چراغ خواب را روشن گذارید و درب اتاق را هنگام خروج ببندید.
- شب چهارم: یک کتاب بخوانید، سپس چراغ ها خاموش و در بسته شود.
در نهایت، والدین باید به خاطر داشته باشند که تغییر زمان می برد و ترس یک احساس بسیار قدرتمند است. ثابت قدم بمانید و زحمات فرزندتان را تحسین کنید: «به نظر من واقعاً شجاعت تو بود که نیم ساعت در اتاقت تنها ماندی. ببینیم فردا میتونی بیشترش کنی یا نه!»
اجازه دهید فرزندتان بداند که فکر میکنید میتواند با ترسهایش مقابله کند، حتی اگر هنوز مطمئن نیست. “گفتن چیزهایی مانند، “تو میتونی!” یا “تو خیلی شجاع هستی!” می تواند به کودک شما کمک کند تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد.
از کتابهای تربیتی در زمینه غلبه بر ترس کمک بگیرید.
علاوه بر راهکارهایی که بالاتر ارائه شد، شما میتوانید با خرید کتاب کودک و نوجوان به فرزند خود کمک کنید. این نوع کتابها با زبانی کودکانه، به فرزند شما کمک میکنند که بر ترسهای خود غلبه کند. به طور هدفمند برای کمک به کودک خود زمان گذارید تا در بزرگسالی فردی انعطاف پذیر باشد. کتاب تربیت کودک درباره شخصیت داستانی که بر ترسهای خود تسلط دارد با هم بخوانید. این نوع کتاب ها به آموزش مهارت های آرامش بخش میپردازند. هر زمان که کودک شما برای انجام کاری شجاعت به خرج میدهد، او را تشویق کنید. به او کمک کنید تفاوت بین زمانی که حس ترس به ما می گوید محتاط باشیم و زمانی که فقط مانع انجام کاری جدید و هیجان انگیز می شود را تشخیص دهد.