فضیلت فراموششده یا سنتی منقضیشدة اخلاق؛ معرفی کتاب فلسفه ی مراقبت
فلسفه ی مراقبت نوشته بوریس گرویس، کنکاشی قابل تأمل و بینشانگیز در مفهوم مراقبت در زمینه فلسفه و اخلاق است. بوریس گرویس، نویسنده کتاب فلسفه ی مراقبت، فیلسوف برجسته و منتقد فرهنگی، در این عنوان به تعامل پیچیده بین مراقبت، مسئولیت و مقوله اخلاق میپردازد و تحلیلی جامع ارائه میدهد که خوانندگان را به بازنگری در درک خود از این مفاهیم اساسی به چالش میکشد.
کتاب فلسفه ی مراقبت با ترجمه اشکار صالحی توسط نشر بان در اسفند ماه سال ۱۴۰۲ منتشر شده است و علاقهمندان به مباحث بینارشتهای در حوزههای فلسفه و روانشناسی میتوانند با مطالعة کتاب فلسفه ی مراقبت به نگاهی تازه در این باب برسند.
موضوع و محتوای کتاب فلسفه مراقبت
کتاب فلسفه ی مراقبت به شیوهای سیستماتیک و منطقی تنظیم شده است و هر فصل بر اساس فصل قبلی برای ایجاد یک روایت منسجم و جذاب تدوین شده است. بوریس گرویس، نویسندة کتاب فلسفه مراقبت از طیف وسیعی از منابع فلسفی و ادبی که دامنه آن از ارسطو تا نیچه است، استفاده میکند تا ماهیت چندوجهی مراقبت و پیامدهای آن را برای درک ما از اخلاق و روابط انسانی روشن کند.
یکی از نقاط قوت کتاب فلسفه ی مراقبت، توانایی بوریس گرویس در ترکیب مسائل مد نظر و تحلیل نظری آنها با مثالهای دنیای واقعی و مطالعات موردی است. او با پایهگذاری استدلالهای خود در مثالهای عینی، مفاهیم انتزاعی مراقبت و مسئولیت را برای خوانندگان هرچه بیشتر و بهتر، ملموس و مرتبط میکند. این رویکرد نه تنها خوانایی کتاب را افزایش میدهد، بلکه بر اهمیت عملی این ایدههای فلسفی در زندگی روزمرة ما نیز تأکید میکند.
علاوه بر این، بوریس گرویس از پرداختن به پیچیدگیها و چالشهای ذاتی در واقعیت کارآمد و اجرایی مفهوم مراقبت ابایی ندارد. او تنشهای ذاتی بین استقلال فردی و تعهدات مراقبت، و همچنین معضلات اخلاقی را که میتواند هنگام انجام مسئولیتهای متضاد ایجاد شود، تصدیق میکند. بوریس گرویس با مواجهه با این پرسشهای دشوار، خوانندگان را تشویق میکند تا به طور انتقادی با ابعاد اخلاقی مسئله مراقبت درگیر شوند و در باورها و ارزشهای اخلاقی خود تأمل کنند.
بوریس گرویس، در کتاب فلسفه ی مراقبت، مفهومی قانعکننده و بسیار ضروری از اخلاق را مطرح میکند که حول مفهوم اغلب نادیدهگرفتهشده مراقبت است. بوریس گرویس بر اساس کار فیلسوفان فمینیستی مانند کارول گیلیگان و نل نودینگز برای ساختن یک چارچوب اخلاقی جامع است که مراقبت، همدلی و توجه به نیازهای دیگران را در هسته خود قرار میدهد.
کتاب با ردیابی به حاشیه رانده شدن تاریخیِ مفهوم اخلاق مراقبت در فلسفه غرب آغاز میشود، که به طور سنتی عقل انتزاعی و فردگرایی را بر وابستگی متقابل و روابط انسانی برتری میدهد. گروجس استدلال می-کند که این سوگیری از جهان بینی منسوخ روشنگری ناشی میشود که عقل را کاملاً متضاد با احساسات و وابستگی به عنوان نوعی ضعف میداند. او معتقد است که در واقعیت، همه انسانها از بدو تولد به شدت به یکدیگر وابسته هستند و برای بقا و شکوفایی نیاز به مراقبت و مراقبت دائمی دارند.
بوریس گرویس با تکیه بر این فرض، پارادایم اخلاقی جدیدی را ارائه میکند که بر پرورش فضیلتهایی مانند شفقت، سخاوت، و حساسیت به رنج و آسیبپذیریِ دیگران متمرکز است. او مفهوم مورد نظرش را از طریق روابط مراقبتی و مسئولیتهای حیاتی بسط میدهد. بر اساس این دیدگاه، یک زندگی اخلاقی، زندگی سازگار و پاسخگو به نیازهای کسانی است که ما در قبال آنها مسئولیم (چه کودکان، چه سالمندان و چه خود محیط).
اخلاق مراقبتی بوریس گرویس پیامدهای عمیقی در چندین حوزه دارد. در تئوری سیاسی، این به معنای دور شدن از مفاهیم فردگرایانه حقوق به سمت اخلاقی بر مبنای مسئولیت مشترک و کمک متقابل است. در اخلاق زیست محیطی، این رابطه ما با طبیعت را نه به عنوان تاریخ مشروح یک سلطه، بلکه به عنوان سرپرستی زیست محیطی چارچوب بندی میکند.
نویسنده در حوزه فناوری، توسعه نوآوریهایی مانند رباتهای مراقبت و هوش مصنوعی پیشرفته را نه تنها برای افزایش بهرهوری، بلکه برای افزایش ظرفیتهای ما برای مراقبت، همدلی و پیوند اجتماعی توصیه میکند. در حالی که کتاب فلسفه ی مراقبت، یک مورد پرشور برای اهمیت توجه به اخلاق مطرح میکند، بوریس گرویس مراقب است که استدلال خود را با ظرافت مطرح کند و به اعتراضات احتمالی بپردازد.
او اذعان میکند که اگر با عدالت بیطرفانه مواجه نشود، روابط مراقبتی میتواند بهصورت جزئی یا ظالمانه تبدیل شود. و او با این موضوع دست و پنجه نرم میکند که چگونه نیاز جهانی انسان به مراقبت را با این واقعیت که برخی از افراد ممکن است به دلیل فقدان همدلی بیمارگونه «برای مراقبت در دسترس نباشند» آشتی دهد.
درباره نویسنده کتاب فلسفه ی مراقبت
بوریس گرویس فیلسوف، منتقد هنری و نظریه پرداز فرهنگی برجسته است. او در سال ۱۹۴۷ در برلین شرقی متولد شد و در حال حاضر مقیم نیویورک است. گرویس به طور گسترده در مورد موضوعاتی مانند هنر معاصر، نظریه رسانه، معماری و تاریخ فکری روسیه نوشته است.
او به خاطر دیدگاههای انتقادی و تفکر برانگیزش در مورد جنبههای مختلف فرهنگ معاصر شناخته میشود. برخی از کتابهای برجسته او شامل هنر تام استالینی، امر نو، هنر در آگورای معاصر میشوند.
نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
گرچه در نهایت بوریس گرویس معتقد است که ایجاد روابط قویتر و نهادهای مراقبتی برای رسیدگی به بحرانهای به هم پیوسته اکولوژیکی، سیاسی و روانی دنیای مدرن ضروری است. در عصر فرافردگرایی، از خود بیگانگی و عینیتسازی، کتاب فلسفه ی مراقبت فراخوانی واضح برای بازیابی پذیرش بنیادین، آسیبپذیری و وابستگی متقابل ما به عنوان بستر فضیلت و شکوفایی انسانی است.
کتاب فلسفه ی مراقبت که با دقت تحلیلی و حساسیت وجودی نوشته شده، اثری عمیق، به موقع و ضروری است. این اثر نه تنها اخلاق را در جهتی به سود منظر فمینیستی همراهی میکند، بلکه یک دیدگاه اخلاقی و معنوی کلنگر برای چگونگی زندگی هماهنگ و مرتبطتر ارائه میدهد. محققان و خوانندگان کتاب فلسفه ی مراقبت، نگاهی بدیع و بینش خاصی را با خوانش آن خواهند یافت.
به طور کلی، باید کتاب فلسفه ی مراقبت را خوانشی قانع کننده و حتی از نظر فکری تحریککننده و پویا دانست که برای هر کسی که به اخلاق، فلسفه یا تجربیات ژرف انسانی علاقه دارد، مجذوبکننده خواهد بود. تحلیل دانشپژوهانه بوریس گرویس همراه با سبک نوشتاری جذاب او، این کتاب را به یک اثر ارزشمند در زمینه فلسفه اخلاق تبدیل میکند و خواندن آن برای کسانی که به دنبال درک عمیقتر نقش مراقبت در زندگی انسانی هستند، بیاندازه ضروری است.
در پایان باید گفت که کتاب فلسفه ی مراقبت، کتابی است برای جهان امروز که نور جدیدی بر مفهوم مراقبت و پیامدهای اخلاقی آن میافکند. پژوهش دقیق و تحلیل ژرفنگر بوریس گرویس، این کتاب را به مضمونی ضروری برای ادبیات فلسفی در مورد اخلاق و ماهیت اخلاق تبدیل کرده است. به شدت برای محققان، دانشجویان و خوانندگان عمومی و خاص توصیه میشود.
بخشی از کتاب فلسفه ی مراقبت
فرهنگ ما غالباً فرهنگی مبتنی بر «خودشیفتگی» توصیف میشود؛ و خودشیفتگی نیز تمرکز تمام عیار بر خود و بیعلاقگی به جامعه دانسته میشود. با این حال درست نیست که بگوییم شخصیت اسطورهای نارسیس به دیگران بیاعتنا بود. او شیفته ی انعکاس بدن خود در دریاچه به شکل تصویری «عینی» و دنیوی شد-تصویری که محصول خود طبیعت و احتمالا در دسترس همه بود.
و نارسیس تصور میکرد که دیگران نیز مسحور تصویر دنیوی او میشوند. او که جزئی از فرهنگ یونانی بود، میدانست که در ذوق زیباییشناختی سایر یونانیان شریک است. اما انسانهای معاصر نمیتوانند بر ظاهری که با آن به دنیا میآیند متکی باشند: آنان باید به «طراحی خود» بپردازند و تصویر خویش را با هدف پسند شدن در جامعهی ناهمگونی که در آن زندگی میکنیم پدید آورند.
حتا کسانی که فعالیتشان به گرفتن «عکسهای سلفی» محدود میشود، باز هم آنها را فعالانه پخش می-کنند تا «پسندهایی» را که میخواهند به دست آورند. هیچکس به اندازهی نارسیسهای معاصر به بقا و بهروزی جامعه علاقهمند نیست. این علاقه خصلتاً، مدرن این جهانی و خداناباورانه است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.