“بلندی های بادگیر روایت عشق است و انتقام، با شخصیت هایی که آمیزه لطافت و خشونت اند، مهر و کین، امید و بیم،… در مکانی که آن هم آمیزه ای است از گرما و سرما، روشنایی و تاریکی، تابستان طراوت بخش و زمستان اندوه بار. آیا خفته های این خاکِ آرام خواب زده هایی بی قرارند؟
امیلی برونته با همین داستان شورانگیز به بلندی های ادبیات صعود کرده است.
“با خود میاندیشم: ای مرد بدبخت! تو نیز مانند سایر همنوعانت قلبی در سینهات میتپد و اعصابی داری که در برابر غمها و شادیها حساسیت نشان میدهد. چرا بیهوده سعی میکنی عکس العمل قلب اعصابت را از شنیدن خبر این فاجعه پنهان داری؟ چرا میخواهی وانمود کنی که خونسردی و آرامش خود را از دست ندادهای؟ این کبر و غرور تو نمیتواند خدا را فریب دهد!”
از متن کتاب
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.