“یکهو دیدمش. آنجا بود. از کولهپشتیام آمده بود بیرون و به بدنش کشوقوس میداد و خودش را میتکاند تا از شرّ گردوخاکی که پوشانده بودش، خلاص شود. باورم نمیشد! چی بود؟ آدمفضایی؟ جن؟ یا… هیولا؟ نمیدانستم چه بگویم، ولی از بس حیرت کرده بودم، نمیتوانستم دهانم را ببندم.
ـ چهات شده بچهجان؟ چرا اینجوری نگاهم میکنی؟ کتاب داری؟ کجاست؟ چند تا داری؟ بخوانیم؟ اسم من پَتیپَن است، ولی دوستهایم بهم میگویند آقای پتیپن. هیولای کتابم. اسم تو چیست؟
ـ ها… آ… آ… آ… آگوس پیانولا!
ژائومه کوپونس متولد 1966 در بارسلونا است. دهپانزده سال است که همهجور چیزی مینویسد. از داستان و رمان گرفته تا ترانه و فیلمنامه و نمایشنامه. هم برای بچهها، هم برای بزرگترها. گاهی تنها و گاهی هم گروهی. عاشق داستانگفتن است. دوست دارد چیزهایی را تصور کند که هیچوقت اتفاق نیفتاده یا چیزهایی را که اتفاق افتاده، ولی میشد جور دیگری اتفاق بیفتد.”
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.