بابابزرگ میگفت «آدم برای بچهاش کوه میشه. یه پدر میشه دامنهی کوه، یکی دیگه میشه قله. اما کدوم پدره که نخواد برای زن و بچهاش محکم باشه؟ کوه شدن سخته اما نمیدونی چه لذتی داره بچهی آدم حس کنه یکی هست که بتونه تکیه کنه بهش.»
نویسندگان این کتاب پدران جوانیاند که دغدغههای مختلف و کودکان متفاوتی دارند و از رازهای مگویی گفتهاند و نوشتهاند که ما تابهحال از پدرها کمتر شنیدهایم و شاید انتظار هم نداریم مردی اینقدر عیان از ترسها و اضطرابهایش بگوید. پروژهی پدری زنان و مردان را فارغ از جنسیت کنار هم مینشاند و یادمان میاندازد تقسیمبندیهای مرسوم مردان مریخی و زنان ونوسی خیالی بیش نیست. ما همه مثل همیم، با دنیایی از اضطرابها و ترسها؛ آنجا که چهلوچند هفته میگذرد و پروژهی پدری آغاز میشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.