در این کتاب میخواهم نشان دهم فلسفهی رواقی در قرن بیستویک چه شکلیست. کوشیدهام توصیهها و آراء فیلسوفان رواقی را با پژوهشهای روانکاوی درهم آمیزم. البته اینکه به فلسفهی رواقیِ کلاسیک میپردازم به مذاق برخی از اصحاب آکادمی خوش نمیآید. فلسفهی رواقی برایشان همچون اثری باستانیْ گرانبهاست ـــو انگار باید آن را مهرومومشده به کناری نهاد و فقط تماشایش کرد. اما فلسفهی رواقی برای من مثل ابزار است ـــکه هرچند گذر زمان بر کارکرد آن سایه انداختهــــ نهتنها همچنان سودمند است، که در زندگیهای مدرن خیلی هم به کار میآید. بهعلاوه، فکر نمیکنم رواقیون باستان مخالفتی با «بهروزرسانیِ» آموزهها و تعالیمشان داشته باشند. سنکا اگر بود، خیلی استقبال میکرد…
سخن را با شرح و بسط انواع مشکلاتی که در معرضشان هستیم و ایضاً واکنشهای معمولمان به آنها آغاز میکنم. هر چند شمار بسیاری از آدمها مأیوس، خشمگین، مضطرب، و حتی مغموم میشوند، بازهم هستند کسانی که با مشکل خوب تا میکنند. چطور از پس این کار برمیآیند؟ ما هم میتوانیم از آنها بیاموزیم؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.