“مرسدس بنز آبی بعد از ساعت دوازده” در واقع به معنای مرسدس بنزی آبی در هر دقیقه از زمان حکومت نظامی بود و نیز انتظاری که احتمالاً تا صبح به درازا می کشید، و در تمام این مدت زره پوش ها بی سروصدا، مثل سوسک، در خیابان های خلوت گشت می زدند. در گوشه و کنار جغرافیای شهر، بی هیچ هشداری، به ناگاه جیغ جیغ آژیری بر می خاست و بعد خاموش می شد و آن وقت تنها نشانه حیات صدای چرخش ملخک هلیکوپتر بود.
تحقق تغییر در میهن اش توهمی بود که دیگر نقش بر آب شده بود، هرچند دوستان تبعیدی اش در آن کافه های مفلوک این را انکار می کردند. در آنجا بود که مانونگو خاموش شده بود، چون دریافته بود که متأسفانه نومیدی سازونوایی ندارد. _از متن کتاب_
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.