آرتور رمبو :زندگی و شاعری؛
امروز ۲۰ اکتبر روز تولد آرتور رمبو Arthur Rimbaud شاعر فرانسوی است که از سال ۱۸۵۴ تا ۱۸۹۱ زندگی کرد و در زندگی کوتاه خود آثاری را تولید کرد که از بدیعترین و تأثیرگذارترین شعرهای قرن نوزدهم به شمار میروند.
آرتور رمبو یکی از شاعران مهم جنبش نمادگرایی (Symbolism) است که نسبتی نزدیک با جنبش انحطاط گرایی (Decadent) دارد. زندگی و کار او همچنان الهامبخش و مجذوبکنندهی نظر بسیاری از خوانندگان و نویسندگان است.
آرتور رمبو را از اولین شاعرانِ شعر مدرن برمیشمارند.
آرتور رمبو در شارلویل (Charleville)، شهر کوچکی در شمال شرقی فرانسه، در سال ۱۸۵۴ به دنیا آمد. او دومین فرزند از پنج فرزند یک خانواده بود. مادری سختگیر و مذهبی داشت و پدرش در شش سالگی آرتور و خانواده را ترک جاگذاشته و رفته بود.
آرتور کودکی نابالغ بود که استعداد اولیه خود را در سرودن شعر نشان داد. از ده سالگی شعر گفتن را آغاز کرده و تا ۱۵ سالگی چندین شعر تاثیرگذار سرود.
رمبو در ۱۶ سالگی برخی از اشعار خود را برای شاعری به نام پل ورلن Paul-Marie Verlain فرستاد که در آن زمان ۲۷ سال داشت و در صحنه ادبی فرانسه، چهرهای شناخته شده بود.
پل ورلن بلافاصله تحت تأثیر استعداد آرتور رمبو قرار گرفت و او را به پاریس دعوت کرد. رمبو پذیرفت و این دو مرد به مدت دو سال رابطهی پرجنجال و بحثبرانگیزی را ادامه دادند.
در طول این مدت، رمبو و ورلن به سراسر اروپا سفر کردند، شعر نوشتند و سبک زندگی غیرمعمولی را تجربه کردند. آنها همچنین در چندین مورد نزاع در مستی هم شرکت داشتند. رابطه آرتور رمبو و پل ورلن با شور و شوق شدید و مجادلاتی به همان اندازه شدید ادامه یافت و سرانجام در سال ۱۸۷۳ پس از شلیک ورلن به مچ رمبو به پایان خودش رسید.
آرتور رمبو با وجود خشونت و رخدادهایی که در زندگی شخصیاش داشت، به رشد و بلوغ خود در شعر ادامه داد. شعرهای اولیهی او تصاویری پرشور و نفسگیر داشت که گاه فضایی تکاندهنده و ناهنجار (grotesque) میآفریدند.
او مجذوب ایدهی شاعرِ شهودی و یاغیگر بود و شعر او اغلب مضامینی چون طغیانگری، تحولِ حال و تقلایی برای یافتن حقیقتی باطنی را شامل میشد.
شعر آرتور رمبو اغلب روایتگر زندگی خود شاعر است، اما این کار را به گونهای بهکار میگیرد که صورتی از شاعر را بهعنوان یک انسان ایدهآل میسازد، نه یک انسانِ تنی.
آرتور رمبو بیشک شاعری مستعد و منحصربفرد است، شاعری بالفطره است. اما حیف شد و شاعری ناتمام ماند، شاعری که جادوی خود را پیش از آمیختن با تجربه و ژرفنایی که میتوانست او را در زمرهی استادان واقعی شعر قرار دهد، رها کرد.
آلبر کامو وی را شاعری طاغی مینامد، که حتی بر خودش طغیان کرد و به خودکشی معنوی دست زد.
آرتور رمبو در آثار بعدی خود از جنبههای خیالانگیز و رویایی شعرهای اولیهاش رویگردان شد و بیشتر بر امور روزمره و پیش پااُفتاده تمرکز کرد. او همچنین به شکلی فزاینده به استفاده از امکانات زبان علاقهمند شد و فرمها و تکنیکهای جدید را آزمود و مرزهای شعر را گستردهتر کرد.
آرتور رمبو در واقع شگفتانگیزترین نابغهی فرانسوی بود. او که در کودکی با جاهطلبی شعر میسرود ، شعر را پیش از بیستویک سالگی کنار گذاشت.
مشهورترین اثر آرتور رمبو مجموعه اشعار منثور او به نام اشراق ها است که در سالهای ۱۸۷۴ و ۱۸۷۵ سروده شدهاند. این اشعار که فرمی پارهپاره و موجز دارند، به سبب ایماژهای چشمنواز و استفادهی نامتعارف رمبو از زبان شناخته میشوند.
اشراق ها تاثیری شگرف بر نویسندگان بعدی، از جمله سوررئالیستها، شاعران نسل بیت و بسیاری از شاعران معاصر گذارده است.
بیشتر بخوانید : درباره شاعران نسل بیت اینجا را مشاهده کنید.
آرتور رمبو : فصلی در دوزخ
فصلی در دوزخ نام مجموعه شعری از آرتور رمبو میباشد که در سال ۱۸۷۳ منتشر شد. این تنها مجموعه شعر آرتور رمبو بود که توسط خود وی به چاپ رسید. چاپ و اشاعه این اثر تأثیر مهمی در رشد و گسترش سوررئالیسم برجای گذارد.
رمبو این اثر را در زمانی شروع کرد که در لندن بهسر میبرد و به تریاک نیز اعتیاد یافته بود. اثر او در لوگزامبورگ به پایان رسید.
آرتور رمبو: شاعر طاغی
آرتور رمبو روحی وحشی و بیقرار داشت. او آزادیخواهی پرشور بود و پس از بازنشستگی زودهنگامش از ادبیات، به تجارت اسلحه و قهوه در آفریقا پرداخت و سیاحی شد که به سه قاره و بسیاری از کشورهای دیگر سفر کرد، تا اینکه درست قبل از تولد سیوهفت سالگیاش در اثر سرطان درگذشت.
علیرغم فعالیت کوتاهمدت او به عنوان شاعر، تأثیر آرتور رمبو بر جهان ادبیات و شعر نادیدهگرفتنی است. آثار او تأثیری کلیدی بر جنبشهای سمبولیسم و انحطاط گرایی اواخر قرن نوزدهم داشت و نوآوریهای او در زبان و فرم همچنان الهامبخش نویسندگان و هنرمندان در طول قرنهای ۲۰ و ۲۱ بوده و هست.
زندگی و شعر آرتور رمبو گواهی ماندگار بر ظرفیتهای خیالِ شاعرانه است. رمبو در تمام عمر خود، هر تجربه را به شیوهای دیوانهوار زیست و سپس، دیوانهوار سرود.
شعری از آرتور رمبو با ترجمه بیژن الهی از مجموعه اشراق ها:
ارابههای نُحاس و نقره ـــــــــ
دماغههای نقره و پولاد ـــــــــ
به کف میکوبند، ــــــــ
خار میکنند از بیخ.
روانههای خلنگزار،
شیارههای عظیم جَذر،
دورزنان سوی خاوران جاریست،
سوی ستونهای جنگل،
سوی تیرهای بارانداز،
که به کنجش زده گردبادهای نور.
جهت مشاهده و خرید کتاب اشراق ها اینجا را کلیک کنید.