روز جهانی هنرمند از ۲۵ اکتبر ۲۰۰۴ هر ساله جشن گرفته میشود. این ایده کریس مک کلور، هنرمند مشهور کانادایی بود که این روز را به بهانه تولد پابلو پیکاسو و گرامیداشت این هنرمند اسپانیایی در ۲۵ اکتبر ۱۸۸۱ به روز جهانی هنرمند اختصاص داده شود.
پابلو پیکاسو یکی از بزرگترین نقاشان قرن بیستم است که یکی از انقلابیترین جنبشهای هنری قرن، کوبیسم را خلق کرد. جنبشی هنری که موجب پیدایش جنبشهای هنری دیگری در امتداد خود شد و تأثیر زیادی بر هنرمندان هم نسل و بعد از خود گذاشت.
روز جهانی هنرمند توسط هنرمندان و انجمنهای بسیاری در سراسر جهان جشن گرفته میشود تا به کمکهایی که نقاشان، مجسمهسازان، نقشهکشان، عکاسان، مجریان و هنرمندان مولتیمدیا در طول تاریخ هنر به جامعه کردهاند، ارج نهند.
روز جهانی هنرمند روزی است برای ترویج و اشاعه فرهنگ هنر و آشنایی بیشتر با تلاش هنرمندان و شناخت خلاقیت آنان در سطح محلی و جهانی، که منجر به تأثیری بزرگ بر جامعه میشود.
هنرمندانی چون پابلو پیکاسو نه تنها خالق زیباییها و آثار تاملبرانگیزند بلکه آثارشان بیانگر ایدهها و عواطفی است که ما را به سمت و سوی تأمل و تفکر سوق میدهد و ما را در مواجهه با حوادث یا موقعیتهای دشوار زندگی بردبارتر و آگاهتر میسازند.
رخدادهای مهم در روز جهانی هنرمند شامل فعالیتهای متنوعی مانند برگزاری جشنوارههای هنری، نمایشگاههای هنری، کارگاههای آموزشی، سخنرانیها و کنفرانسها میشوند.
پابلو پیکاسو که بود؟
حالا بهتر است کمی بیشتر درباره پابلو پیکاسو بدانیم. این هنرمند برجسته در سال ۱۸۸۱ در مالاگا اسپانیا به دنیا آمد و در سال ۱۹۷۳در سن ۹۱ سالگی در موژین فرانسه درگذشت.
پابلو پیکاسو هنرمندی بسیار پرکار بود که در شاخههای مختلف هنر تجسمی فعالیت داشت: نقاشی، طراحی، مجسمه سازی، حکاکی، سفالگری، طراحی گرافیکی، تصویرسازی و غیره.
پابلو پیکاسو نقاشی را از سنین پایین آغاز کرد، در سن ۸ سالگی، پدرش معلم هنر او بود و تحصیلات آکادمیک خود را در ۱۴ سالگی آغاز کرد. در آنجا او به عنوان یک دانش آموز با استعداد و پیشگام برجسته شد.
سال بعد، در سال ۱۸۹۶، اولین کارگاه خود را راه اندازی کرد و در سال ۱۸۹۷ تحصیلات خود را در Real Academia de Bellas Artes de San Fernando ادامه داد.
آثار اولیه پابلو پیکاسو در سبک رئالیسم آکادمیک بودند. در سال ۱۸۹۸ اولین نمایشگاه انفرادی خود را در بارسلونا برگزار کرد. او در ۱۷ سالگی نشان افتخاری را در نمایشگاه عمومی de Bellas Artes de Madrid به دست آورد. سپس تحت تأثیر آثار ال گرکو (El Greco ) و تولوز لوترک (Toulouse-Lautrec )، رویکردهای جدیدی در خلق آثار خود در پیش گرفت.
در سال ۱۹۰۰ پیکاسو برای بازدید از نمایشگاه جهانی به پاریس رفت و در آنجا با یکی از نقاشی های خود حضور یافت. او به عنوان یک هنرمند حرفهای به طور موقت در آن شهر اقامت گزید و در آنجا با اولین خریدار آثارش آشنا شد که سه اثر از او خرید و برای تمام کارهایش به مدت یک سال ماهیانه ۱۵۰ فرانک به او پیشنهاد داد.
پابلو پیکاسو بین سالهای ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۴ بین بارسلونا و پاریس در رفتوآمد بود، همان دوره که رنگ غالب کارهای او آبی بود (دوره آبی – blue period) و برای خلق آن آثار از نقاشیهای مخدوش استفاده میکرد.
او به خلق شخصیتهایی به شیوه گرکو (Greco) و مضامینی مملو از مالیخولیا، درد، فقر و تنهایی پرداخت؛ موضوعی که ارتباط زیادی با خودکشی دوستش کارلوس کاساژما (Carlos Casagema) داشت.
در سال ۱۹۰۴ پیکاسو تصمیم گرفت برای همیشه در پاریس ساکن شود. بین ۱۹۰۴ و ۱۹۰۶، مرحله دوم کار او به نام دوره رز یا صورتی (Pink period) پدیدار شد، که مشخصه آن اثری است که در آن به هندسه فیگورها و اشیاء گرایش دارد و رنگ صورتی را برجسته میکند که با رنگهای گرم مانند قرمز و زرد تکمیل میشود.
مرحله بعدی زندگی پابلو پیکاسو بسیار مرحلهی تعیینکنندهای در زندگی او به حساب میآید. دوره ای که محصول مرور او بر هنر کلاسیک، مطالعهی آثار هنرمندان دیگر مانند ال گرکو (El Greco )، سزان (Cézanne )، و گوگن (Gauguin ) و به ویژه آثار هنر باستانی ایبری (Iberian) و مجسمه سازی آفریقا است.
این دوره برای پابلو پیکاسو دورهی آزمودن و تأمل عمیق در جستجوی زبان منحصربفرد خودش است. این هنگامهای است که در آن پابلو پیکاسو کار روی نقاشی بزرگی را به پایان میرساند که نشانگر آغاز مرحله کوبیسم او است؛ مرحلهای که آن را کوبیست اولیه میگویند؛
اثر معروف دوشیزگان آوینیون (Les Demoiselles d’Avignon) که یک مرجع کلیدی در سبک کوبیسم است.
پابلو پیکاسو بعدتر همراه با جورج براک (George Braque )، کوبیسم تحلیلی و کوبیسم ترکیبی را توسعه داد که در همنشینی با عناصر فرا تصویری، کلاژ و مواد دیگر غنی شد.
در نقاشی، دوشیزگان آوینیون، پیکاسو از سنت رئالیسم و از زیباییشناسی رنسانس فاصله گرفته، از قانون عمق فضایی تخطی کرده و دیدگاه رایج و ایدهآلِ کلاسیکِ بدن زن را شکسته و کل اثر را به مجموعهای از سطوح زاویهدار بدون پسزمینه یا پرسپکتیو فضایی تقلیل میدهد، که موجب ایجاد پرسپکتیوی چندگانه میشود. اشکال هندسی جای خود را به فرمها و خطوط تکهتکه و سطوح میدهد.
در تابلوی دوشیزگان آوینیون دو تا از صورتها که از نظر ظاهری کوبیسمترین شکل در بین این پنج چهره هستند و شبیه به نقاب بهنظر میآیند، ناشی از تأثیرپذیری پیکاسو ار هنر آفریقایی است.
این در حالی که دو چهره مرکزی بیشتر شبیه چهرههای نقاشیهای دیواری قرون وسطی و مجسمههای اولیه ایبری است. و سمت چپ نمایهای را ارائه میدهد که یادآور نقاشیهای مصری است.
پابلو پیکاسو بیان بصری کمنظیری را خلق کرد تا هنری بیافریند که مسیر تاریخ هنر را برای همیشه تغییر دهد.
پابلو پیکاسو یکی از بزرگترین هنرمندان در طول تاریخ است. برخلاف بسیاری از هنرمندانی که در طول زندگی خود در فقر شدید از دنیا رفتند، پیکاسو بسیار ثروتمند بود و کارشناسان دارایی خالص او را میلیاردها دلار تخمین میزنند.
پابلو پیکاسو طیف شگفتانگیزی از سبکهای هنری را تولید کرد و خالق کوبیسم در کنار هنرمند همکارش جورج براک است.
در زیر گزیده ای کوتاه از گفتگوی پیکاسو با مجله The Arts آمده است که بینشهایی را در مورد کوبیسم به عنوان یک جنبش و اصول اساسی بارز در پس آثار پابلو پیکاسو ارائه میدهد.
«کوبیسم هیچ تفاوتی با مکاتب دیگر نقاشی ندارد. اصول و عناصری یکسان که برای همه مکاتب مشترک است… بسیاری فکر میکنند که کوبیسم یک هنر گذار است، تجربهای که قرار است نتایجی پنهانی به ارمغان آورد…
کوبیسم نه یک بذر است و نه یک جنین، بلکه هنری است که در درجه اول با فرمها سروکار دارد،…
کوبیسم خود را در چارچوبها و محدودیتهای نقاشی حفظ کرده است و هرگز تظاهر به فراتر رفتن از آن نمیکند… موضوعات ما ممکن است دیگرگون باشند، چرا که شناخت ما از فرمها و ابژههای نقاشی بهگونهای دیگر است؛ و این معرفت تازه، گونهای است که پیش از این نادیده گرفته میشده است…
در روند خلق خود، لذت کشف و سروری یکباره را برقرار میداریم… موضوع خود باید منبع علاقه باشد.»
در ادامه پنج مورد از بزرگترین آثار پیکاسو را در طول زندگی اش بررسی خواهیم کرد!
قطعه هنری شماره ۱ دوشیزگان آوینیون (۱۹۰۷)
نقاشی دوشیزگان آوینیون دنیای هنر را متحول کرد و شاید مشهورترین نقاشی کوبیسم موجود در لیست آثار پابلو پیکاسو باشد. در این نقاشی، پیکاسو با تحریف بدن زنان و استفاده از فرمهای هندسی از هنر سنتی روی برگرداند.
پیکاسو در این اثر نمایشی ایدهآل و جدید از زیبایی زنانه ارائه کرد. این نقاشی نمونه کاملی از نبوغ پابلو پیکاسو به عنوان یک هنرمند در کلاس جهانی است.
قطعه هنری شماره ۲ ماکت برای گیتار (۱۹۱۲)
برخلاف نقاشی اول، مجسمه گیتار دارای مقوا، تار و سیم است. در اینجا، پیکاسو نمای بریدهای از گیتار ارائه میدهد و بیننده را به چالش میکشد تا در مورد تلاقی دو بعدی و سه بعدی فکر کند. کوبیسم به عنوان یک جنبش نه تنها برای سطوح دو بعدی انقلابی است، بلکه همچنان الهامبخش رویکردهای جدید به مجسمهها و سایر رسانههای هنری است.
قطعه هنری شماره ۳ Still Life with Chair Caning
(۱۹۱۲)
پیکاسو در تابلوی Still Life with Chair Caning برای نشان دادن حصیر، یک تکه پارچه روغنی را به نقاشی اش چسباند و سه حرف JOU را با حروف چاپی بر روی آن نقش کرد. همچنین لازم به ذکر است طنابی است که آثار هنری و همچنین سازماندهی به ظاهر آشفته اشیاء را قاب می کند که هدف آن به چالش کشیدن درک بیننده از واقعیت است.
قطعه هنری شماره ۴ گرنیکا (۱۹۳۷)
روغن روی بوم گرنیکا دارای تکنیک های اصلی کوبیسم مانند تکه تکه شدن اجسام و جابجایی ویژگیهای آناتومیک است. این نقاشی با نگاه به بمباران پایتخت باسک توسط نازیها خلق شده است، زیرا پیکاسو در حال محکوم کردن نازی ها به دلیل اقدامات خشونت آمیز آنها است.
قطعه هنری شماره ۵ زن گریان (۱۹۳۷)
The Weeping Woman اثر پیکاسو ادامه موضوعی نقاشی قبلی (گرنیکا) است. این نقاشی حکایت گریه زنی در دوران جنگ داخلی اسپانیا را روایت میکند و بر موضوع رنج جهانی تاکید شده است. ترکیببندیهای تکه تکه و ماهیت احساسی نقاشی بینندگان را به فکر کردن در مورد جنایات جنگ وادار میکند. جالب اینجاست که مدل نقاشی، دورا مار، شریک پیکاسو بود.