نویسندگی و دغذغه‌ای تمام‌وقت! مروری بر زندگی و آثار رضا جولایی

رضا جولایی

 

رضا جولایی، نویسندۀ متولد هشتم مرداد ماه سال ۱۳۲۹ در تهران و در خانواده‌ای اهل ادب و فرهنگ است. جایزه و هدیه دادن کتاب در خانوادۀ جولایی، امری هنجار و پسندیده بود. او پدربزرگی شاهنامه‌‌خوان و مادربزرگی داشت که کودکی‌اش را آمیخته به قصه‌گویی‌هایی شیرین و روح‌افزا بود.

در چنین فضایی، رضا جولایی نوجوان در چهارده سالگی آغاز به نوشتن کرد. موضوع اولین رمان او که آن را در سال‌های تحصیلش نوشت و البته ابتر هم ماند، به جنگ ایران و روس و لشکرکشی‌های عباس میرزا پرداخته است. موضوعی تاریخی که بعدها بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم مورد استفادۀ جولایی قرار گرفت.

رضا جولایی بعد از دریافت دیپلم و پایان دورۀ متوسطه، در دانشگاه شیراز تحصیل در رشتۀ پزشکی را آغاز کرد. او بعد از گذشت زمانی، از این رشته انصراف می‌دهد و تحصیلات آکادمیک را در رشتۀ اقتصاد ادامه می‌دهد.

سال ۱۳۵۱ را باید به عنوان نقطۀ شروع داستان‌نویسی جولایی در نظر بگیریم؛ چاپ نخستین داستان‌های رضا جولایی در نشریات مختلف از همین زمان آغاز شد. مجموعۀ این داستان‌های کوتاه و بلند، در سال ۱۳۷۷ در کتاب نسترن‌های صورتی گردآوری شد و به انتشار رسید.

 

رضا جولایی

 

نخستین داستان‌های او حس و حالی آرکائیک و کهن را القا می‌کنند که از نثر و فضای هویتی قاجارها می‌آیند. محتوای این داستان‌ها با قالب رازآمیز و طرح معماهایی پیچیده، در گذرگاه‌های تاریخی مانند دوران پایانی قاجاریه و آغاز حکومت پهلوی مخاطب را درگیر خود می‌کنند.

چاپ و توزیع اولین کتاب رضا جولایی به سال ۱۳۶۲ برمی‌گردد. این کتاب در واقع مجموعه داستانی است با نام حکایت سلسلۀ پشت ‌کمانان. این کتاب و آثار بعدی جولایی همگی نوید گزینش مضامینی از تاریخ و فرهنگ معصر ایران هستند. او شخصیت‌های خیالی خود را در کنار افراد واقعی تاریخ قرار می‌دهد و روایت منحصر به فرد و شخصی خودش را برای مخاطب روایت می‌کند.

 

رضا جولایی

 

برای معرفی بهتر رضا جولایی، باید خود او را به عنوان یک مخاطب حرفه‌ای و نکته‌سنج در مقولات تاریخ ایران دانست. این اشراف بر چرایی‌‌ها و چگونگی‌های تاریخ، روایت جولایی را مهیای خلق بستری مملو از امکانات داستانی جذاب و البته آشنا و باورپذیر می‌کند.

از جوایز، تقدیرها و افتخارات رضا جولایی می‌توان به مجموعه داستان جامه به خوناب اشاره کرد که لوح زرین و گواهی افتخار بهترین مجموعه داستان بعد از انقلاب ایران را از آن خود کند. او همچنین در سال ۱۳۸۱ توانست جایزه ادبی یلدا را برای مجموعه داستان باران‌های سبز کسب کند. در سال ۱۳۸۲ رضا جولایی برای رمان سیماب و کیمیای جان برندۀ جوایز ادبی اصفهان و مهرگان و نیز نامزدی جایزۀ منتقدان مطبوعات شد.

 

رضا جولایی

رضا جولایی

 

سال ۱۳۹۵ برای جولایی با انتشار رمان یک پرونده کهنه و تجدید چاپ آثار قبلی‌اش مانند سوءقصد به ذات همایونی و شب ظلمانی یلدا همراه شد. رمان ماه غمگین، ماه سرخ جولایی نیز توانست در چهاردهمین دورۀ جایزه ادبی جلال آل‌احمد به طور مشترک با رمان بی‌نام پدر اثر سید میثم موسویان، اثر شایسته تقدیر شناخته شود.

 

رضا جولایی

 

در ادامۀ این روند پی افتخار و موفق، رضا جولایی در سال ۱۳۹۶ با رمان یک پرونده کهنه توانست جایزه ادبی احمد محمود را از آن خود کند اما پس از انتشار و تقدیر از رمان سیماب و کیمیای جان بود که او در سکوتی سیزده ساله فرو رفت. سکوت ادبی او شاید از جایی شروع شد که آن‌چنان که پیش‌بینی می‌کرد، کارهایش توسط مخاطب عام مورد استقبال قرار نگرفت.

 

رضا جولایی

 

شخصیت رضا جولایی مانند آثارش قائل به ویژگی‌های خاصی است. او مانند نویسندۀ‌های جوان‌تر از خودش در فضای ارتباطی ویژه‌ای با اهالی مطبوعات نیست. جولایی به عضویت هیچ دسته و گعدۀ ادبی و همچنین شبکه‌ها و اجتماعات فضای مجازی علاقه ندارد و حتی صفحۀ ویکی‌پدیایی مخصوص به خود ثبت نکرده است.

از تاریخ به رمان، یک داستان خواندنی؛ درباره رضا جولایی

 

رضا جولایی

 

رضا جولایی، نویسندۀ زادۀ سال ۱۳۲۹ در تهران است. جامعۀ ادبی معاصر ایران، رضا جولایی را به عنوان داستان‌نویس و ویراستاری می‌شناسند که فعالیتش را از سال ۱۳۶۲ و با انتشار حکایت سلسله پشت کمانان شروع کرده است. حافظۀ ادبی مخاطبان داستان و رمان فارسی، رضا جولایی را با روایت‌هایی در دل تاریخ و شخصیت‌های شهیر به خاطر دارد.

شب ظلمانی یلدا، شکوفه‌های عناب، ماه غمگین، ماه سرخ، خندۀ خورشید، اشک ماه از آثار پر مخاطب جولایی هستند که در میان علاقه‌مندان رمان تاریخی طرفداران بسیاری دارند اما بی‌شک نباید از اهمیت رمان سو قصد به ذات همایونی جولایی غافل شد.

 

رضا جولایی

 

سوء قصد به ذات همایونی از آثار مهم این نویسنده است که در مطرح شدن نام او تأثیر بسزایی هم داشت؛ این اثر که نخستین بار در دهه هشتاد منتشر شده بود، با تجدید چاپ پس از زمانی نزدیک به دو دهه در سال 1395 توسط نشر چشمه توانست نام جولایی را از فراموشی بیرون بیاورد و آغاز مسیری باشد که تاکنون ادامه دارد.

 

رضا جولایی

 

در کتاب‌های رضا جولایی قهرمان‌هایی ساخته و پرداختۀ ذهن نویسنده را به عنوان ملازمان و همراهان شخصیت‌های تاریخی و واقعی می‌بینیم. رضا جولایی راه رمان‌نویسان تاریخی را ادامه می‌دهد اما نمی‌توان ادبیات او را تنها در این صفت و ویژگی خلاصه کرد.

ظرافت‌های بسیاری در این رمان‌های تاریخی وجود دارند که شخصیت‌ها را به فراخور ماجراهای پشت‌پردۀ کمتر شنیده شده و نیز موقعیت‌هایی مملو از دیالوگ‌های پرکشش و جذاب به مخاطب معرفی می‌کنند. از نمونه‌هایی که جولایی ما را اینگونه به دل تاریخ می‌برد می‌توان به رمان شکوفه‌های عناب اشاره کرد که به داستان اعدام میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل پس از به توب بسته شدن مجلس به میان می‌آید.

 

رضا جولایی

 

در سوء قصد به ذات همایونی این ترور محمدعلی‌شاه است که در مرکز کنش‌ها و واکنش‌های داستان قرار دارد و در یک پرونده کهنه قتل محمد مسعو،د روزنامه‌نگار جنجالی دهه بیست. رضا جولایی در شب ظلمانی یلدا نیز به جنگ‌های ایران و روسیه می‌پردازد. در بهترین توصیف آثار رضا جولایی باید داستان‌ها و رمان‌هایش را قصه‌هایی تاریخ‌مند خواند.

برآمدن آفتاب زمستانی و جاودانگان دو کتاب آخر رضا جولایی هستند که در سال‌های 1402 و 1401 توسط نشر چشمه چاپ شدند.

اگر بخواهیم از ریشه‌ها و تأثرات رضا جولایی و ادبیات او بیشتر آگاه شویم باید به گفته‌های خود او در نشستی اشاره کنیم:

“کلاس پنجم که شاگرد اول شدم، پدرم برایم ۱۰ کیلو کتاب خرید. آن زمان گوتنبرگ کتاب را کیلویی می‌فروخت. خیلی‌ها با این مسئله مخالف بودند ولی بنظر من خدمت خیلی بزرگی کرد، به نسل امثال من که به این واسطه توانستیم کتاب بخوانیم. جنگ و صلح را من در سن ۱۲ سالگی خواندم و ۱۴ ساله بودم که شروع کردم به نوشتن.

دوره‌ای که انتخاب کردم جنگ‌های ایران و روس و لشگرکشی‌های عباس میرزا بود. ۵۰ صفحه نوشتم که مهر ماه شد، مدارس باز شد و نتوانستم ادامه بدهم ولی به یادگار دارمش. به گمانم خواندن شازده احتجاب خیلی مؤثر بود.”

در حال نمایش 9 نتیجه