عنوان کامل کتاب «بنیادهای قرون وسطایی اومانیسم رنسانس» است بنابراین بحث درباره موضوع آشنای اومانیسم و رنسانس نیست بلکه مؤلف می خواهد نشان دهد که این جنبش ریشه در قرون قبلی به خصوص قرون یازده و دوازده دارد و نشان دهد که نخست خود بشریت انسان به کما رفته بیدار می شود (رنسانس اومانیست) و پس از استقرار و پاره کردن زنجیرهای یوغ کلیسا به صورت جنبشی سیاسی شهروندی ظهور می کند، سپس در قرون بعد به شکل رنسانس ادبی، فرهنگی، زبان شناختی استحاله می یابد. برای اثبات این ادعا کتاب ناچار است تحولات اروپا را از فروپاشی امپراتوری رم تا قرن پانزدهم دنبال کند و ضمن آشناسازی محیط برای خواننده او را در لحظه نطفه بندی مفاهیمی مانند شهروند، سکولار، دولت، سیاست، قانون، شریک کند.
این کتاب تاریخچه ظهور بشریت انسان و سنخ سوم، مردم است و در طول آن روابط دو ستون داربست تمدن غرب یعنی سلطنت و کلیسا را مورد بحث قرار می دهد. نحوه آزاد شدن بشر از قیود هر دو را تشریح می کند. می گویند دوران «پسامدرن» نقد «مدرنیته» و مدرنیته پاسخی به «پیشا مدرن» است. پس برای شناخت آن دو مورد اولی نخست باید سومی را شناخت و دانست چه مشکلاتی را نتوانسته حل کند که لاجرم حل آن را به مدرنیته سپرده است. اولمان این کتاب را برای شناخت دوره «پیشا مدرن» نوشت و باور داشت که آنچه در آکادمی ها پرورده می شود باید به زبان عام در اختیار عامه قرار گیرد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.