“دریانوردی پیر در مسافرخانهای میمیرد و جیم در صندوقچهی او نقشهی گنجی را میبابد. او و دوستانش به جزیرهای دور سفر میکنند، اما دزدان دریایی خطرناکی نیز به دنبال این گنج هستند.
رابرت لویی استیونسن تنها فرزند توماس استیونسن یکی از بهترین مهندسان شهر بود.
او که از کودکی ضعیف و مریضاحوال بود، پس از سفر به کشورهای مختلف، سالهای آخر زندگی را در سرزمین دلخواهش سامو گذراند.
مردم بومی استیونسن را «قصهگوی قصهها» نامیدند.”
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.