زندگینامهی پرهیجان و انگیزهبخش هنس روسلینگ، پزشکِ نابغهی سوئدی و نویسندهی کتاب واقعنگری.
چگونه یاد گرفتم دنیا را بفهمم قصهی زندگی هنس روسلینگ است که چطور از دانشمندی جوان به اندیشمندی خلاق تبدیل شد. نثر روان کتاب خواننده را با خود از اورژانس بیمارستانی در هوای گرم موزامبیک به مجمع جهانیِ اقتصاد در شهر داووس میبرد.
وقتی سرطان لوزالمعده در سال 2017 جانِ روسلینگ را گرفت، در حال تألیف دو کتاب با همکاری دیگران بود؛ کتاب پرفروش واقعنگری که با پسر و عروسش مینوشت و کتاب حاضر که روزنامهنگاری به نام فانی هرگستام با ضبطکردن و مرتبکردن خاطراتِ هنس، به رشتهی تحریر درآورده است.
چگونه یاد گرفتم دنیا را بفهمم با همان حالوهوای جذابِ قصهگوییای نوشته شده که سخنرانیهای روسلینگ را برای مردم دنیا شنیدنی میکرد.
برخلاف واقعنگری در این کتاب کمتر از آمار و ارقام استفاده شده است و در عوض از ملاقات با انسانهایی صحبت به میان آمده که باعث شدند چشمهای هنس روسلینگ باز شود، قدمی به عقب بردارد و در مورد همهچیز از نو بیندیشد.
«زندگینامهی دوست مرحومم هنس روسلینگ که لحن صمیمی و بذلهگوییِ مخصوص به خودش را سطر به سطر آن میتوان حس کرد، کتابی الهامبخش در مورد زندگی است. هنس با آمار سروکار داشت اما همانطور که در این کتاب هم مشخص است، انسانها هستهی اصلی روایتش هستند. دنیا بیش از هر زمان دیگری به آموزههایی نیاز دارد که هنس با ما قسمت کرده است: بگذاریم شواهد و حقایق هدایتگرمان باشند و خوشبینانه به پیشرفتها امیدوار باشیم. این کتاب نور امیدی برای لحظات تاریک زندگی است.»
ـ بیل گیتس
«روسلینگ در زندگینامهی شخصی خود، با تشریح اینکه چطور توانسته دنیا را بفهمد، به ماجرای زندگیاش میپردازد… زندگینامهی او همراه با مهر و نوعدوستی و کاملاً صادقانه است.»
ـ بوکلیست
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.