زمانی که پیرمردی سرمایهدار و کج خُلق به نام فئودور کارامازوف به قتل میرسد، روایت فرزندان یک
خانواده برای همیشه تغییر میکند: از میتیا که پسری لذتطلب است و مشکلاتش با پدر، او را بیدرنگ
مظنون اول قتل میکند تا ایوان، پسری روشنفکر که گرفتاریها و دغدغههای فکریاش، او را به سوی
فروپاشی و سقوط سوق میدهد و آلیوشا، فرزند دیگر فئودور کارامازوف، که تلاش میکند تا اختلافات میان
اعضای خانواده را حل کند و در نهایت، اسمردیاکوف که فرزند نامشروع کارامازوف بزرگ و برادرخواندهی
سه پسر دیگر است. در این کتاب خوانش فصلها کلید شناخت مرزهای روانی و اخلاقی چراییهای مخاطب
است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.