توران عاشق گنجشکها بود. عاشق نترسیدن بود. عاشق یک جورِ دیگر دیدن بود. توران عاشق ادبیات فارسی و بچهها بود. توران هر وقت زیر درختی قدم میزد، با خودش زمزمه میکرد: «اگر من یک گنجشک بودم، پرواز میکردم. میرفتم آن سر دنیا. امّا حالا که نیستم! پس بگذار همینجا خوب زندگی کنم. زندگی را خوب بسازم.»
_از متن کتاب_
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.