بهار جاودانگان یا زمستان قربانیان؟ معرفی کتاب جاودانگان
کتاب جاودانگان نوشته رضا جولایی 72 ساله، از داستانهای بلند و قدیمی نویسنده است که در سال 1376 نوشته شده است. جاودانگان با روایتی متمایز از رمانها و داستانهای مرسوم جولایی با روایتی اولشخص از یک بازرس عدلیه و اعزام او به روستایی عجیب، مخاطب را با قصههای گوتیک و ترسناک مواجه میکند.
نویسنده کتابهای شکوفههای عناب، سوء قصد به ذات همایونی و ماه غمگین، ماه سرخ، کتاب جاودانگان را با روایت قهرمان، خاطره هولناک او و نجاتش برای مخاطب بازگو میکند.
رمان کوتاه جاودانگان اثر متفاوت از رضا جولایی است که در زمستان سال 1401 و در کتابهای قفسه سیاه نشر چشمه پس از 25 سال منتشر شد و در دسترس طرفداران و علاقهمندان ادبیات معاصر فارسی قرار گرفت و تاکنون 5 بار تجدید چاپ شده است.
یک کلاسیکِ انگلیسیِ گاهاً ایرانیزه؛ موضوع و محتوای کتاب جاودانگان
رمان جاودانگان یکی از آثار متأخر رضا جولایی است که در اصل در سال 76 نوشته شده و شاید بتوان گفت تفاوتهای قابل مشاهدهای با دیگر آثار شناخته شده او دارد. شرح این تفاوت هم به فرم اثر و هم به محتوای تفاوت هم در محتوای نوشته شده جولایی بازمیگردد.
روایت و راوی ماجرا در رمان جاودانگان، درباره مأمور عدلیهای است که برای رسیدگی به شکایات به روستایی بینام و نشان میرود. پس از ورود به آبادی با خانههایی خالی و بدون سکنه و یا بیپاسخ مواجه میشود. او با راهنمایی یک نفر به عمارتی میرود که طبق گفتههای راهنما، قصر شاهزاده این روستا است و قصد دارد تا در مدت مأموریتش در این قصر اقامت داشته باشد.
بعد از آشنایی مخاطب با افراد خانواده اعیانی قصر از طریق راوی که شامل پسر، دختر و همسر شاهزاده میشود، متوجه نکتهای شکایتها همه از این شاهزاده بوده است. شاهزاده میگوید که برای تفریح به این روستا آمدهاند و به طور دائم در قصر اقامت ندارند.
اقامت در قصری که در اتاقهای آن بچهگرگهایی بزرگ میشوند، رفتار عجیب پیشکاران و خدمتکاران عمارت به همراه شرایط عجیب و غریب دیگری که در فضای داستان وجود دارند، مدام سیر روایی و ذهنی مخاطب و راوی داستان را به سمت فضایی بیمارگونه سوق میدهند.
جاودانگان را باید تجربهای ممتاز دانست، چراکه داستان جاودانگان از لحاظ فنی و محتوایی جزو ادبیات ژانر وحشت و زیرشاخه گوتیک قرار میگیرد. این ادعا را باید در الهامات و تأثیرات قصههای خونآشامی الهام گرفته شده توسط جولایی یافت.
بخش اعظم این فضاسازی گوتیک در رمان جاودانگان مدیون شاهزاده قصه است که احوالاتی کمابیش شبیه به شخصیت کنت دراکولای برام استوکر دارد. در وصف او میخوانیم که شاهزاده در قصری بر روی قلههای برفی زندگی میکند، شبها بیدار است و روزها از خانه بیرون نمیآید.
از طرفی وقتی به خلاصه قصه جاودانگان نگاه میکنمی، مدل روایی کلاسیک و بر اساس اسلوب سنتی داستانگویی را مشاهده میکنیم؛ مردی غریبه در روستایی متروک گیرافتاده و بر حسب سلسلهای از حوادث و تصادفات مشکوک به قصری مرموز میرود و دیگر نمیتواند از آنجا خارج شود. شخصیتهای او کمکم او را به وحشت میاندازد و…
در توصیف ژانر محور بودند کتاب جاودانگان باید گفت که قلم و توان جولایی بر کلیشهها میچربد. جولایی از طرفی قوام قصههای گوتیک را در شخصیت خدمتکار مرموز و زن اغواگر حفظ میکند و سعی ندارد که این مؤلفهها را با اقتباس، به ساحتی امروزی و مدرن منتقل کند.
از سوی دیگر، نویسنده به شکلی عامدانه قصد ندارد تا داستانش را به فرهنگ کهن و اساطیری فارسی مربوط کند. منهای برخی دیالوگها و مظاهر فرهنگی مانند عدلیه، جولایی مخاطب را آنچنان با عناصر بومی احاطه نمیکند. همین ویژگی و عدم سوگیری محسوس و مخصوص از طرف نویسنده، برای مخاطب امروزی داستان و رمان فارسی که تشنه ایدهها و تجارب نو و تازه است، جاودانگان را خواندنیتر میکند.
حوالی تاریخ، نرسیده به رمان! درباره نویسنده کتاب جاودانگان
رضا جولایی، نویسنده زاده سال ۱۳۲۹ در تهران است. جامعه ادبی معاصر ایران، رضا جولایی را به عنوان داستاننویس و ویراستاری میشناسند که فعالیتش را از سال ۱۳۶۲ و با انتشار حکایت سلسله پشت کمانان شروع کرده است. حافظه ادبی مخاطبان داستان و رمان فارسی، رضا جولایی را با روایتهایی در دل تاریخ و شخصیتهای شهیر به خاطر دارد.
سال ۱۳۵۱ را باید به عنوان نقطه شروع داستاننویسی جولایی در نظر بگیریم؛ چاپ نخستین داستانهای رضا جولایی در نشریات مختلف از همین زمان آغاز شد. مجموعه این داستانهای کوتاه و بلند، در سال ۱۳۷۷ در کتاب نسترنهای صورتی گردآوری شد و به انتشار رسید.
از جوایز، تقدیرها و افتخارات رضا جولایی میتوان به مجموعه داستان جامه به خوناب اشاره کرد که لوح زرین و گواهی افتخار بهترین مجموعه داستان بعد از انقلاب ایران را از آن خود کند. او همچنین در سال ۱۳۸۱ توانست جایزه ادبی یلدا را برای مجموعه داستان بارانهای سبز کسب کند. در سال ۱۳۸۲ رضا جولایی برای رمان سیماب و کیمیای جان برنده جوایز ادبی اصفهان و مهرگان و نیز نامزدی جایزه منتقدان مطبوعات شد.
آخرین کتاب منتشر شده از رضا جولایی در مهر ماه سال 1402 که به عنوان کتاب ماهِ این نشر منتشر شد، برآمدن آفتاب زمستانی نام دارد.
برای آشنایی بیشتر با رضا جولایی، اینجا را کلیک کنید.
بخشی از کتاب جاودانگان:
“نمیدانستم از کجا آغاز کنم. چند نسخهی خطی را ورق زدم: اشعار مسعود سعد سلمان و بعد خاطرات روزانه شاعر در زندان دِهَق. چند سطری از آن را خواندم: آرزوی خوابیدن زیر آسمان آبی و گرم شدن با خورشید… شرح دلتنگیهای روزمره…
کتابی دیگر را برداشتم: مراسم گردنزنی دربار شاه صفوی و میل کشیدن چشمان فرزندانش. کتابی دیگر الفیه و شلفیهای بود به همراه نقاشیهای آنچنانی: شرح عیاشیهای شاهی دیگر در حرمسرایش که لابد در روزگار پیری و از سرِ حسرت ایام گذشته به رشتهی تحریر درآورده بود.”
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.