“اندی و تری خانهدرختی بیستوشش طبقهی باحالشان را سیونه طبقه کردهاند. یک ترامپولین بدون تور محافظ اضافه کردهاند، آبشار شکلاتی، آتشفشان فعال بدون گدازه برای برشتهکردن مارشمالوهای خوشمزهشان، باغوحش بچهدایناسورها، موزهی اگه جرأت داری باور نکن، فیلی بوکسور به نام آقای خرطومکس و کلی چیزهای باحال دیگر. اما مهمترینشان طبقهای فوقِ سری است که تری هنوز ساختش را تمام نکرده … طبقهای که قرار است اتفاقهایی عجیب تویش بیفتد.
آقای غولدماغ طبق معمول تماس میگیرد و با توپوتشر مهلت تحویل کتاب را تا عصر فردا اعلام میکند. حالا وقت آن است که تری پرده از اختراع مخفیانهای که کرده، بردارد: ماشین روزی بود، روزگاری بود. فقط اندی و تری باید تنظیمش کنند تا خودش هم داستان و هم نقاشیهایش را حاضر و آماده تحویل دهد. خب حالا وقتش است که اندی و تری بروند دنبال تفریح و ماجراجوییهای خودشان توی سیزده طبقهی جدید. اما همهچیز به این آسانی پیش نمیرود، قرار است سروکلهی پروفسور احمقو پیدا شود، همان پروفسوری که اختراعات را مثل آبخوردن به ضداختراع تبدیل میکند. خب، از اینجا به بعدش را دیگر خودتان بخوانید.”
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.