معرفی کتاب خیابان گاندی ساعت پنج عصر
پس از انتشار عناوین ویژهای مانند «ملک گرسنه» و «بعد از این آتش» در مجموعه کتابهای ناداستان و جستار نشر چشمه، عنوانی جدید به قلم مهراوه فردوسی، نویسندۀ جوانی که او را از نوشتههایش در مجلۀ «ناداستان» و سردبیری همین مجله میشناسیم، با نام «خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر» به چاپ رسیده است. این کتاب به ماجرای یک قتل که در دهۀ هفتاد در شهر تهران رخ داده میپردازد و از دل مستندات این واقعه و به وسیلۀ فرم ادبی تازهای که نویسنده آن را به مخاطب معرفی میکند، ما را در میان حقیقتها، قضاوتهای خرد و کلان و نیز احساسات مبهم و مرزهای اخلاقی یک ناهنجاری شخصی و جمعی به نام «قتل» رها میکند.
موضوع و محتوای کتاب خیابان گاندی ساعت پنج عصر
یکی از طبقهبندیهای مجموعه کتابهای ناداستان نشر چشمه که با عنوان «تأملات» شناخته میشود، شامل سه گونۀ روایات مستند، تاریخی و رویدادنامههاست. کتاب «خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر» با همین مبنای موضوعی به واکاوی یک پروندۀ قتل میپردازد؛ کتاب با چهار بخش روایی خود، از ماجرای جنایت سمیه و شاهرخ پرده برمیدارد. این چهار فصل هر کدام شامل دو بخش «بازخوانی» و «جستار» هستند. در هر فصل، بنابر سنت جرمشناسی روایی، در ابتدا مخاطب با عوامل و جزئیات قتلی که به دست سمیه و شاهرخ رخ میدهد، آشنا شده و در ادامۀ آن فصل، با جستاری از نویسنده، به نوعی با یک جمعبندی و زاویهدیدی دیگر از همان گفتهها و شنیدههای ژورنالیستی مواجه میشویم.
نویسنده همانطور که در مقدمه نیز اشاره دارد، مسیر پر پیچ و خمی را در کاوش و بازخوانی پروندۀ قتل سمیه و شاهرخ طی کرده است. مهراوه فردوسی با شمّ روزنامهنگارانهاش، برخوردهای جامعه و رسانههای دهۀ هفتاد را نیز در بطن روایت خود گنجانده است. نویسنده دربارۀ شیوۀ روایی و تحقیقی خود اینچنین میگوید:
«به جای الگوی پوزیتیویستی علت جرم و کندوکاو در باب چرایی موضوع، سراغ «جرم شناسی روایی» رفتم؛ الگویی که به جای جستوجوی علت جرم در متغیرهای زیست شناختی یا روان شناختی یا حتی فیزیولوژی مجرمان به دنبال روایت داستانِ جرم است؛ روایتی چند صدایی و تنشآلود که ادعا میکند جرم عاملی «بیرونی» نیست که کشفش کنیم، بلکه معنایی است که در روایت شکل میگیرد، میچرخد و تغییر شکل میدهد.»
دربارۀ نویسنده
در معرفی هویت ادبی مهراوه فردوسی (1364) باید گفت که او نویسنده و روزنامهنگاری با دغدغۀ روایت است. با سابقۀ خود در نشریۀ «ناداستان» که هماکنون سردبیر آن نیز است، سرفصل موضوعی مهم در ادبیات روز جهان را برای مخاطبان ایرانی مطرح میکند. مهراوه فردوسی به کمک دیگر نویسندگان این نشریه، سعی دارند تا روایات ادبی غیرداستانی را مقابل دیدگان جامعۀ ایران قرار دهند و در همین راستا هم با انتشار روایتهای ترجمه شده و تألیفشده در شمارههای مختلف این نشریه، تنوع قابل توجهی از موضوعات را در بستر روایات ناداستان و جستارهای روایی به مخاطبانش عرضه کنند. براساس آنچه مهراوه فردوسی در مقدمۀ اولین کتابش میگوید، ایدۀ کتاب خیابان گاندی ساعت پنج عصر از دل مطلبی که قرار بود برای شمارۀ «عشق» مجلۀ «ناداستان» منتشر شود بیرون میآید. کتاب خیابان گاندی ساعت پنج عصر اولین تجربۀ نویسندگی مهراوه فردوسی در قالب کتابی 186 صفحهای است در فهرست آثار پرفروش تابستان 1402 قرار گرفته است.
تکهای از کتاب:
«قصۀ سمیه و شاهرخ هم مثل همۀ قصههای اینچنینی در همین زنجیزۀ باطل «از این گوش به آن گوش» گرفتار شد. کسی نمیداند سمیه و شاهرخ میخواستند دقیقاً چه چیزی را در گوشمان زمزمه کنند. اصلا میخواستند چیزی را منتقل کنند یا فقط دو نوجوان عادی بودند که تنها و عاشق و غمگین بودند یا مثل پالین و جولیت فیلم موجودات آسمانی خیلی بچگانه فکر کردند میتوانند موانع را از سر راهشان بردارند و همینقدر ساده مرتکب جنایت شوند.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.