کتاب روانکاوی و ایمان : جدال فروید و فیستر
در اعماق ناخودآگاه انسان، جایی که سایهها و آرزوها در هم میتنند، چه نسبتی میان ایمان و روانکاوی برقرار است؟ این پرسشی است که در میان انبوهی از مکاتبات رد و بدل شده میان زیگموند فروید، پدر علم روانکاوی، و اسکار فیستر، کشیش پروتستان و روانشناس برجسته، مطرح میشود.
کتاب روانکاوی و ایمان (Psychoanalysis and Faith: The Letters of Sigmund Freud and Oskar Pfister) مجموعهای خواندنی و تاملبرانگیز را تشکیل میدهد و صحنهی جدال فکری میان دو متفکر برجستهی سدهی بیستم را به تصویر میکشد. جدالی که حول محور ماهیت روان انسان، سرچشمهی باورهای دینی و نقش آنها در سلامت روانی شکل میگیرد. کتاب روانکاوی و دین توسط نشر قطره و با ترجمهی رضا عمران و احمد مروارید در سال ۱۴۰۲ به چاپ رسیده است.
فروید: کاوش در ناخودآگاه و زوال توهم دینی
فروید، با تکیه بر نظریهی روانکاوی خود، بر این باور بود که ریشههای ایمان دینی را باید در ناخودآگاه انسان جستجو کرد. او معتقد بود که باور به خدا، همانند سایر باورهای اسطورهای و اعتقادات خرافی، برآمده از نیازهای روانی سرکوبشدهی انسان است. به زعم فروید، انسان در مواجهه با ترسها و ناتوانیهای خود، به دنبال تکیهگاهی میگردد تا امنیت و آرامش را برای او به ارمغان آورد. اینجاست که ایدهی خدای قادر مطلق پدیدار میشود؛ موجودی که میتواند از انسان در برابر خطرات دنیای بیرون و تلاطمهای درونیاش محافظت کند.
فروید در نامههای خود به فیستر، بارها بر این نکته تاکید میکند که ایمان دینی، نوعی توهم جمعی است که ریشه در تجربهی کودکی دارد. او با اشاره به رابطهی وابستگی عمیق کودک به والدین، معتقد است که انسان در بزرگسالی، این نیاز به تکیهگاه را به خدای قادر مطلق فرافکنی میکند. از این منظر، ایمان دینی، اگرچه میتواند تسکینی موقت برای اضطرابهای وجودی انسان باشد، اما در نهایت مانعی در برابر رشد و خودآگاهی او به شمار میرود.
فیستر: در جستجوی پلی میان ایمان و روان
در مقابل دیدگاه فروید، اسکار فیستر، با حفظ جایگاه اعتقادات دینی، در پی یافتن راهی برای سازگاری میان ایمان و روانکاوی بود. فیستر که خود علاوه بر تحصیلات مذهبی، در حوزهی روانشناسی نیز تبحر داشت، معتقد بود که تجربهی دینی میتواند نقش مثبتی در سلامت روانی فرد ایفا کند. او با تاکید بر بعد تجربی و احساسی ایمان، بر این باور بود که ارتباط با نیرویی والاتر میتواند به فرد در یافتن معنا و هدف در زندگی کمک کند.
فیستر در نامههای خود به فروید، ضمن پذیرش برخی از مفاهیم روانکاوی، از جمله نقش ناخودآگاه در شکلگیری اعتقادات، بر این نکته تاکید میکند که ایمان دینی لزوما با توهم یکسان نیست او استدلال میکرد که تجربهی دینی میتواند واقعیتی درونی و اصیل باشد که به فرد در مواجهه با بحرانهای عاطفی و معنوی یاری میرساند.
جدال استدلال و تجربه: مسیری برای راهیابی به ژرفای روان
نامههای فروید و فیستر که در کتاب روانکاوی و ایمان گردآورری شده است، فراتر از یک مناظرهی صرفا فکری، سفری است به ژرفای روان انسان. در این نامهها، شاهد رویارویی دو نظام فکری متفاوت هستیم که هر یک تلاش میکنند تا چرایی و چگونگی شکلگیری باورهای دینی را تبیین کنند.
فروید با تکیه بر روش تحلیل روانی، ریشههای ایمان را در ناخودآگاه و نیازهای برآورده نشدهی انسان جستجو میکند.
فیستر اما، با تاکید بر تجربهی درونی و بعد معنوی ایمان، در پی یافتن وجوه مشترکی میان روانکاوی و اعتقادات دینی است.
این جدال فکری، خواننده را به تفکری عمیق دربارهی ماهیت ایمان، نقش آن در زندگی انسان و چگونگی تاثیر متقابل آن با دنیای درونی ما و دنیای بیرونی رهنمون میشود.
آیا ایمان دینی صرفا توهمی است که باید از آن رهایی یافت؟ یا میتواند منبعی برای یافتن معنا و آرامش در زندگی باشد؟ پاسخ به این پرسش، به دیدگاه و تجربهی فردی هر انسان بستگی دارد. کتاب روانکاوی و ایمان از دو زاویهی دید به بررسی این موضوع میپردازد.
کتاب روانکاوی و ایمان، با به چالش کشیدن باورهای رایج و ارائه دیدگاههای نوین، دریچهای جدید به سوی فهم پیچیدگیهای روان انسان و رابطهی آن با ایمان میگشاید.روانکاوی و ایمان، نه تنها برای روانشناسان و متکلمان، بلکه برای هر کسی که به دنبال درک عمیقتر از ماهیت انسان و جایگاه ایمان در زندگی خود است، اثری ارزشمند و خواندنی به شمار میرود.
برای آشنایی بیشتر با روانشناسی در اینجا بخوانید.
پرسشهای متداول:
۱. آیا فروید مخالف هرگونه ایمان دینی بود؟
همانطور که در کتاب روانکاوی و ایمان نیز میبینیم فروید به طور قاطع ایمان دینی را رد نمیکرد، اما معتقد بود که ریشههای آن در ناخودآگاه انسان و نیازهای روانی سرکوبشدهی او نهفته است. او ایمان دینی را تا حدی توهمی میدانست که میتواند مانعی در برابر رشد و خودآگاهی فرد باشد.
۲. فیستر چگونه ایمان و روانکاوی را با هم سازگار میدانست؟
فیستر معتقد بود که تجربهی دینی میتواند واقعیتی درونی و اصیل باشد که به فرد در یافتن معنا و هدف در زندگی کمک میکند. او با تاکید بر بعد معنوی ایمان، در پی یافتن وجوه مشترکی میان روانکاوی و اعتقادات دینی بود.
۳. چه کسانی از کتاب روانکاوی و ایمان بهره میبرند؟
روانکاوی و ایمان برای روانشناسان، متکلمان، فیلسوفان و هر کسی که به دنبال درک عمیقتر از ماهیت انسان و رابطهی آن با ایمان است، اثری ارزشمند و خواندنی به شمار میرود.
۴. منابع مطالعهی بیشتر دربارهی این موضوع کدامند؟
کتاب فروید و دین نوشتهی ویلیام جی. مکدونالد
کتاب روانکاوی و دین نوشتهی آلن دی. بوردو
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.