معرفی کتاب سال بلوا اثر عباس معروفی
کتاب سال بلوا اثر عباس معروفی در سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۱ به نگارش درآمد و درست پس از انتشار اولین رمانش سمفونی مردگان که در سال ۱۳۶۸ به چاپ رسید.
عباس معروفی یکی از نویسندگان صاحب سبک در روایت داستان است. او سبک خاص خود را دارد و تلخی و گزندگی، جزء جدانشدنی آثار اوست.
او با چنان قلم ماهرانهای این تلخی را جرعه جرعه به مخاطب میچشاند که هیچگاه -حتی پس از سالها- داستانها و حالوهوای کتابهایش از یاد مخاطبان نمیرود.
حسینا گفت:”می دانی اولین بوسه جهان چطور کشف شد؟”
دست هاش تار آرنج گِلی بود، گفت که در زمان های بسیار قدیم زن و مردی پینه دوز یک روز به هنگام کار بوسه را کشف کردند.
مرد دست هاش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زنش گفت بیا این را از لب من بردار و بینداز.
زن هم دست هاش به سوزن و وصله بود، آمد که نخ را از لب های مرد بردارد، دید دستش بند است، گفت چه کار کنم. ناچار با لب برداشت، شیرین بود، ادامه دادند.
رمان سال بلوا با آشنایی نوش آفرین و حسینا شروع میشود. موضوع اصلی اثر، عشق هست و نیست. عشق بهانهای است انگار که در جایجای داستان موج میخورد.
با یاد او میخوابیدم و در خواب باد موهاش را به بازی میگرفت، یکباره دستهای موی سیاه و صاف بین زمین و آسمان موج میخورد، و آن نگاه مبهوت زیر دستهای مو پنهان میشد.
من عاشق شده بودم . به هر جا که نگاه میکردم میدیدمش، توی ایوان نشسته بود، آمدم بیرون، اما آنجا نبود.
در ادامه اما نوش آفرین ثروت و شهرت دکتر معصوم را به عشق پاک و بیشائبه حسینا ترجیح میدهد، همانگونه، که شیرین ثروت و قدرت خسرو را به عشق خالصانه فرهاد ترجیح داد، غافل از اینکه جادوی این عشق همواره او را محصور خود خواهد کرد.
چه میدانستم که هر چه از حسینا دور شوم، بیچارهتر و درماندهتر میشوم، به روزی میافتم که حسرت یادش کلافهام کند و آرزوی دیدنش را، آن هم از دور، از پشت پنجره، از آ ن سرِ شهر داشته باشم.
زمان رویدادهای رمان سال بلوا دورهٔ پهلوی اول است و به نوعی میتوان رمان سال بلوا را روایت خشونت و اجباری دانست که در تاریخ متوجه زنان شده است.
سال ها بعد فهمیدم که مردها همه شان بچه اند، اما بعضی ها ادای آدم بزرگ ها را درمی آورند و نمی شود بهشان اعتماد کرد، به خودشان هم دروغ می گویند.
نوشا آفرین بهعنوان شخصیتی که نمایندهٔ زن در جامعه است، شخصیتی قربانی و تسلیم است که برای نجات خود هیچ دستوپایی نمیزند و تسلیم ازدواجی اجباری میشود.
گاهی احساس می کردم دنیا بر اساس عقل و منطق مردانه می گردد که مردها شوهر زن ها بشوند و صورتشان را چروکیده کنند،
اگر توانستند بچه به دامنشان بیندازند و اگر نتوانستند اشکشان را در بیاورند.
زن موجودی است معلول و بی اراده که همه جرئت و شهامتش را می کشند تا بتوانند برتریشان را به اثبات برسانند. مسابقه مهمی بود و مرد باید برنده می شد.
رمان سال بلوا بیش از آنکه در خارج از ذهن خواننده یا راوی و شخصیتهایش زندگی کند در ذهن تکتک افرادی که با آن و رویدادهایش درگیرند، سیر میکند.
عباس معروفی با بهکارگیری فضای سیال ذهن در رمان سال بلوا توانسته به لایههای پنهان و درونی شخصیتهایش نفوذ کند و خیال و واقعیت بیمرزی به دست آورد که به وسیله آن ناخودآگاه جمعی جامعه معاصر را به تصویر بکشد.
من مکافات چه کسی را پس میدهم؟ چرا این همه آدم در ذهن من زندگی میکنند؟ مگر قرار است بار همهی زنها را من به دوش بکشم؟
مهمترین ویژگی زبان سال بلوا و دیگر آثار عباس معروفی که مبتنی بر جریان سیال ذهناند، شعرگونگی آنهاست. این شیوه بیان کمک میکند تا زبان داستان به زبان ذهن نزدیک شود.
لبهاش بوی خاک میداد، موهاش بوی خاک میداد و تنش بوی خاک میداد. انگار خاک بود و در آن تاریکی احساس میکردم مردهام و خاک مطبوع همهی اندامم را پوشانده است.
بی آنکه بتوانم یا بخواهم که تکان بخورم، تسلیم آن خاکی شدم که انگار از وجود خودم بود،
بارها در آن مرده بودم، کوزهگری مرا ساخته بود و در من روح دمیده بود، با خاکی بارانخورده و دلچسب. من چقدر او را میشناختم؟
شاید هزار سال. و چرا برای داشتن او باید به زمین و زمان التماس میکردم؟
راوی سال بلوا دانای کل است. روایای که معطوف به زندگی درونی شخصیتها و محتویات نامنظم و غیرمنطقی و به کلام نیامدهٔ ذهن آنهاست.
مادر گفت: “توی آینه خیال کردم داری گریه میکنی.”
مگر نمیشود آدم سالها بعد را به یاد بیاورد و برای خودش گریه کند؟
حکایت سال بلوا از دل جامعه برمیآید. عباس معروفی میکوشد با نشان دادن عمق درد آدمهای داستانش، مخاطب را نه فقط به همدردی که به فکر هم وا دارد.
شخصیتهایی که او برای نوشتن از آنها در رمان سال بلوا دست به قلم میشود بهنوعی قربانی جامعه و روزگار خودشان هستند
جهان باتلاقی گندیده و مرگبار است که نباید دست و پا زد، آرام آرام باید زندگی کرد و مرد و رفت.
بررسی رمان سمفونی مردگان
عباس معروفی در آثار خود همچون سمفونی مردگان و سال بلوا با در نظر داشتن یکی از طبقات اجتماعی به ترسیم شرایط اجتماعی، سیاسی و تاریخی جامعه پرداخته و از این طریق با دیدگاهی انتقادی توأم با طنز و تعریض، اوضاع حاکم بر اجتماع را به چالش کشیده است.
طبقه روشنفکران، زنان قربانی و تسلیم و افراد تبعیدی از جمله گروههایی هستند که در سه رمان سمفونی مردگان، سال بلوا و تماماً مخصوص بهعنوان شخصیتهای اصلی نقشآفرینی میکنند.
انسان و دغدغههایش محور اصلی رمانهای معروفی از جله سال بلوا هستند و روش اصلی وی برای پردازش شخصیتهای داستانی خود رجوع به گذشته و کودکی شخصیتها است تا از این طریق به بررسی مشکلات، تعارضات درونی و اختلالات آنها بپردازد.
رمان سال بلوا روایت خشونت و اجباری است که در تاریخ متوجه زنان شده و نوش آفرین بهعنوان شخصیتی قربانی، تسلیم ازدواجی اجباری میشود.
عباس معروفی یکی از نویسندگان توانمند ایرانی است که خواسته و توانسته تا مواجهه با مدرنیته را برای خوانندهٔ ایرانی، قابل درک کند.
وی با نوشتن رمان سمفونی مردگان و سال بلوا، خود را یکی از آغازگران راهی قرار داد تا بعد از خود، داستان مدرن، راهی هموارتر و گویاتر بپیماید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.