معرفی کتاب سرباز ناساز نوشته ژیل مارشال
کتاب سرباز ناساز نوشته ژیل مارشان داستانی عاشقانه از ادبیات فرانسه را در میانهی روایتی از جنگ و مرگ به تصویر میکشد. این کتاب با ترجمه محمود گودرزی و توسط نشر خوب به بازار کتاب عرضه شده است.
داستان در پاریس و در دهه ۱۹۲۰ اتفاق میافتد.کهنه سربازی، وظیفهی یافتن سربازی را بر عهده میگیرد که در سال ۱۹۱۷ و در میانه جنگ مفقود شده است.
او با بررسی میادین جنگ، بازجویی از شاهدان و سربازان، در میان هزاران داستان باورنکردنی، داستان عشق دیوانهواری را که سرباز مفقود شده در میانهی آن زیسته است، کشف خواهد کرد.
در ادامه خلاصهای از کتاب سرباز ناساز نوشته ژیل مارشان را خواهیم خواند و مضامین و موضوعات مطرح شده در آن را بررسی خواهیم کرد.
خلاصه کتاب سرباز ناساز نوشته ژیل مارشان
داستان کتاب سرباز ناساز نوشته ژیل مارشان در طول جنگجهانی اول و سالهای سیاه پس از آن اتفاق میافتد. راوی که یک کهنه سرباز است، وظیفه یافتن سربازی به نام امیل را دارد که در سال ۱۹۱۷ مفقود شده و مادرش سرسختانه معتقد است که او هنوز زنده است.
راوی همانطور که جستجو خود را ادامه میدهد، خطر جنگی جدید بیشتر میشود. این کهنه سربار زندگی خود را به طور کامل وقف این ماموریت میکند، چنان که گویی که تنها امید باقی ماندهاش است چرا که به نظر میرسد جهان پیرامونیاش در آستانه فروپاشی است.
او در پاریس به تحقیق میپردازد، در دفاتر ثبت گزارشاتی مخوف از تلفات انسانی جنگ میخواند و با ذهنی تسخیرشده از خاطرات خود، به جستجو و یافتن سرباز مفقود شده ادامه میدهد.
خواننده هنگام خواندن کتاب سرباز ناساز به تصویری ملموس از وحشت سنگرها، صدای شلیک اسلحهها و فریاد آدمهای در حال مرگ دست خواهد یافت.
در میان این توصیفات از میدان نبرد اما کتاب سرباز ناساز نوشته ژیل مارشان به جنبه دیگری از تاریخ جنگ نیز میپردازد: قلبهای شکسته!
روای در مییابد امیلل پیش از عزیمت به جبهه دل در گرو دختری داشته است آن تا جا که هر روز نامهای عاشقانه به او مینوشته است؛ نامههایی که هرگز به دست گیرندهی واقعیشان نرسیده است.
درباره ژیل مارشان نویسنده کتاب سرباز ناساز
ژیل مارشان نویسنده کتاب سرباز ناساز در سال ۱۹۷۶ در بوردو – فرانسه به دنیا آمد.
در سال ۲۰۱۰، در فراخوان داستان کوتاه انتشارات Antidata شرکت کرد و اثرش برگزیده شد و سال بعد مجموعه داستانی را با همان ناشر منتشر کرد و پس از مدتی، به عنوان ویراستار دائمی به نشر اولیویه سالون پیوست.
اولین رمان او، Le Roman de Bolaño در سال ۲۰۱۵، که با همکاری منتقد ادبی و نویسنده اریک بونارجنت نوشته شد، به دلیل ساختار غیرمعمولش، کنجکاوی منتقدان را برانگیخت، رمانی که در آن دو نویسنده هر کدام شخصیتی را به خود اختصاص دادند و شخصیتی مرموز را توسعه دادند.
اولین رمان انفرادی او، Une bouche sans personne، که توسط Aux Forges de Vulcain در سال ۲۰۱۶ منتشر شد، توجه منتقدان را به خود جلب کرد.
او درامر چندین گروه راک بوده و متن چند ترانه را نیز نوشته است. او همچنین به عنوان ویراستار برای Who’s Who کار میکند و یک ستوننویس ادبی برای وبسایت K-libre است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.