«راست گفتند که کشتی کج و کول، ملک الموت است، مردم مثل برگ درخت می میرند، می ریزند میان دریا، لعنت خدا بر کسی که مسلمانان را ترغیب بر سفر دریا بکنند. کشتی بد چیزی است. جای تنگ، هوای بد، تحریر ندارد.»
«سه روز به آخر دریا» جلد دوم مجموعه ی «سفرنامه های قدیمی زنان» است شاهزاده خانم قاجاری از یک سو نوه ی فتحعلی شاه است و از سوی دیگر نوه ی نادرشاه افشار، زن ناز پرورده ای که کمالاتش زبانزد است و به لطف ناصرالدین شاه، سر از حرمسرای حکمران طبس در می آورد و سفرش به عربستان و عراق را از همان جا آغاز میکند. جذابیت سفرنامه های زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزه کاری ها و روزمرگی ها را هم ثبت کرده اند و این روایت جزئیات است که به ما امکان میدهد تصویر روشن تری از آن دوره داشته باشیم. در این سفرنامه ها متن به زبان شفاهی نزدیک تر میشود و صراحت و جسارت زنان راوی که بر خلاف دیگر سفرنامه نویسان، ترسی از مناسبات مرسوم دولتمردان وقت نداشتند، وجود نادیده ی آن دوره ی تاریخی را به ما نشان میدهد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.