روزی روی چمن ها دراز کشیده بودم و به آسمان بدون ابر نگاه میکردم که ناگهان ۱۲ هواپیمای نظامی از آسمان رد شدند و خطوط سفیدی پشت سرشان ایجاد کردند. من با شگفتی خطهای سفید را تماشا کردم که به آرامی محو شدند و آسمان بار دیگر آبی پاک شد. ناگهان فکر کردم چرا نقاشی کنم؟ چرا خودم را به دو بعد محدود کنم وقتی میتوانم با هر چیزی اثری هنری بسازم؟ با آتش، آب یا حتی بدن انسان. هر چیز! انگار چیزی در ذهنم جرقه زده باشد، فهمیدم هنرمند بودن یعنی آزادی بیاندازه داشتن. حتی با غبار یا آشغال هم میتوانستم اثر هنری خلق کنم. حس آزادی غیرقابل باوری به من دست داد؛ به خصوص برای شخصی مثل من که در خانهای تقریبا بدون آزادی زندگی میکردم.
مارینا آبرامویچ” لقب مادر هنر پرفورمنس را یدک می کشد.وی چند سال پیش در شبکه های مجازی با ویدیوی یکی از پروژه های هنری خود خیلی دیده شد؛که در آن دو صندلی دو طرف یک میز کوچک قرار داده و افراد داوطلب می توانستند روی صندلی دوم و در سکوت، با نگاه این هنرمند روبه رو شوند.
“عبور از دیوارها” کتابی است که زندگی نامه وی را شرح می دهد. او شروع این اثر را با اتفاقات عجیب دوران کودکی از زمانی که خاطرات خود را به یاد می آورد آغاز می کند و تا زندگی معاصر ادامه می دهد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.