لاک پشت خیلی عجله دارد.او دنبال یک چیز قرمز میگردد و وقت ندارد با کسی حرف بزند.اما چه چیز قرمزی؟گل های رز راکون؟جوراب های بز؟سقف خانه روباه؟همه همسایه ها میخواهند بدانند.
برای همین دنبالش راه می افتند.وقتی لاکپشت بالاخره می ایستد.هیچ چیز قرمزی وجود ندارد.اما ناگهان همه ان را می بینند؛
چیز قرمز قرمز قرمز
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.