بررسی کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی اثر میخائیل باختین
کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی اثر میخائیل باختین، نظریهپرداز و فیلسوف روسی، یکی از آثار برجسته نقد ادبی است که به بررسی پیچیدگیهای آثار داستایفسکی و روش خاص داستاننویسی او میپردازد. باختین معتقد است که آثار داستایفسکی با ساختاری دیالکتیک و چندصدایی متمایز میشوند که در آن صداهای مختلف و دیدگاههای متعدد با یکدیگر در تعامل و تضادند. این رویکرد دیالکتیک، به اعتقاد باختین، بازتابی از درک عمیق داستایفسکی از روانشناسی انسانی و توانایی او در به تصویر کشیدن پیچیدگی روابط انسانی است.
تحلیل باختین از آثار داستایفسکی بر چهار عنصر اصلی متمرکز است:
چندصدایی (Polyphony): چندصدایی به تعدد صداها و دیدگاههای موجود در آثار داستایفسکی اشاره دارد که در آن شخصیتها نه سخنگوی ایدههای نویسنده هستند، بلکه افراد پیچیدهای با صدای منحصر به فرد خود هستند. باختین معتقد است که این چندصدایی یکی از ویژگیهای اصلی آثار داستایفسکی است که به خواننده اجازه میدهد تا خود به قضاوت و تفسیر بپردازد.
کرنگنمایی (Carnivalization): کرنگنمایی به ادغام عناصر طنزآمیز، پارودی و وارونهسازی در آثار داستایفسکی اشاره دارد که به وی اجازه میدهد تا هنجارهای اجتماعی و سلسله مراتب قدرت را به چالش بکشد. باختین معتقد است که کرنگنمایی در آثار داستایفسکی بازتابی از دیدگاه انتقادی او نسبت به جامعه روسیه در آن زمان است.
زمان-مکان (Chronotope): زمان-مکان، اصطلاحی است که باختین ابداع کرده است و به رابطه منحصر به فرد میان زمان و مکان در یک اثر ادبی اشاره دارد. در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی باختین معتقد است که آثار داستایفسکی با زمان-مکانی مشخص، به نام «زمان-مکان مرز»، متمایز میشوند که در آن شخصیتها دائماً در حال تغییر و تحول هستند و با یکدیگر و با جهان در اطراف خود در تعامل هستند.
قهرمان (Hero): باختین در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی معتقد است که قهرمانان آثار داستایفسکی «قهرمانان منفعل» هستند که در تضاد با قهرمانان سنتی ادبیات قرار میگیرند. این قهرمانان نه تنها با مشکلات بیرونی خود دست و پنجه نرم میکنند، بلکه با تناقضات و پیچیدگیهای درونی خود نیز درگیر هستند. باختین معتقد است که این قهرمانان بازتابی از دیدگاه داستایفسکی نسبت به ماهیت انسان و آزادی اراده است.
کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی اثری تأثیرگذار در حوزه نقد ادبی بوده است و به درک عمیقتر از آثار داستایفسکی و اهمیت آنها کمک کرده است. نظریههای باختین در مورد چندصدایی، کرنگنمایی، زمان-مکان و قهرمانان داستایفسکی، مفاهیم مهمی در نقد ادبی هستند که همچنان مورد بحث و بررسی قرار میگیرند.
چندصدایی (Polyphony)
باختین در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی معتقد است که چندصدایی یکی از ویژگیهای اصلی آثار داستایفسکی است. در آثار داستایفسکی، شخصیتها نه سخنگوی ایدههای نویسنده هستند، بلکه افراد پیچیدهای با صدای منحصر به فرد خود هستند. این صداها با یکدیگر در تعامل و تضادند و به خواننده اجازه میدهند تا خود به قضاوت و تفسیر بپردازد.
به عنوان مثال، در رمان “ابله” شخصیتهای اصلی، ایوان، میستایی و راسکولنیکف، هر یک دیدگاههای متفاوتی نسبت به مسائل اخلاقی، مذهبی و اجتماعی دارند. این تضاد دیدگاهها، یکی از عوامل اصلی جذابیت این رمان است.
چندصدایی در آثار داستایفسکی، بازتابی از درک عمیق او از روانشناسی انسانی است. داستایفسکی معتقد بود که انسان موجودی پیچیده و چندوجهی است که دارای تناقضات و تضادهایی در درون خود است. این تناقضات و تضادها، در آثار داستایفسکی به شکل چندصدایی بیان میشوند.
کرنگنمایی (Carnivalization)
به زعم باختین در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی کرنگنمایی یکی دیگر از ویژگیهای اصلی آثار داستایفسکی است. کرنگنمایی به ادغام عناصر طنزآمیز، پارودی و وارونهسازی در یک اثر ادبی اشاره دارد.
داستایفسکی از کرنگنمایی برای چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی و سلسله مراتب قدرت استفاده میکرد. او با استفاده از طنز و وارونهسازی، به انتقاد از نظامهای اجتماعی و سیاسی میپرداخت.
به عنوان مثال، در رمان “ابله” شخصیت ایوان، از طریق طنز و وارونهسازی، به انتقاد از نظامهای مذهبی و اخلاقی میپردازد. او با نشان دادن تناقضات و تضادهایی که در این نظامها وجود دارند، به خواننده کمک میکند تا دیدگاه انتقادی نسبت به آنها داشته باشد.
زمان-مکان (Chronotope)
زمان-مکان، اصطلاحی است که باختین در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی ابداع کرده است و به رابطه منحصر به فرد میان زمان و مکان در یک اثر ادبی اشاره دارد.
باختین معتقد است که آثار داستایفسکی با زمان-مکانی مشخص، به نام «زمان-مکان مرز»، متمایز میشوند. در زمان-مکان مرز، شخصیتها دائماً در حال تغییر و تحول هستند و با یکدیگر و با جهان در اطراف خود در تعامل هستند.
به عنوان مثال، در رمان “ابله” شخصیت ایوان، در حال گذر از یک دوره تحول و تغییر است. او از یک فرد مذهبی و اخلاقی، به یک فرد شکاک و منتقد تبدیل میشود. این تحول، در زمان-مکان مرز رمان، به شکلی ملموس به تصویر کشیده شده است.
قهرمان (Hero)
باختین در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی معتقد است که قهرمانان آثار داستایفسکی «قهرمانان منفعل» هستند که در تضاد با قهرمانان سنتی ادبیات قرار میگیرند. این قهرمانان نه تنها با مشکلات بیرونی خود دست و پنجه نرم میکنند، بلکه با تناقضات و پیچیدگیهای درونی خود نیز درگیر هستند.
به عنوان مثال، در رمان “ابله” شخصیت ایوان، یک قهرمان منفعل است. او با مشکلات زیادی در زندگی خود روبرو است، اما نمیتواند راه حلی برای آنها پیدا کند. او با تناقضات و پیچیدگیهای درونی خود نیز درگیر است و نمیتواند به یک دیدگاه منسجم و ثابت در مورد مسائل دست یابد.
به زعم باختین در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی قهرمانان منفعل در آثار داستایفسکی، بازتابی از دیدگاه او نسبت به ماهیت انسان و آزادی اراده است. داستایفسکی معتقد بود که انسان موجودی پیچیده و ناقص است و آزادی اراده او محدود است. این محدودیت آزادی اراده، در شخصیتهای منفعل آثار داستایفسکی به شکلی ملموس به تصویر کشیده شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.