“صبح شبیه چیزی که از صبح میفهمی نیست. اگه عادت نداشته باشی، حتی شاید ملتفتِش نشی. فرقش با شب خیلی ظریفه، باید چشمت عادت کنه. فقط یه هوا روشنتره. حتی خروسهای پیر هم دیگه اونارو از هم تشخیص نمیدن. هوای گندِ یه شب قطبی رو تصور کنید. روزهای قشنگ ما شبیه همونه.
ژونل اگلوف(1970) پس از تحصیل در رشته ی سینما، به فیلمنامه نویسی روی آورد، اما اکنون خود را وقف نوشتن کرده است. اولین رمان او، ادموند گانگلیون و پسر، توجه منتقدان را به خود جلب کرد و در سال 1999 برندهی جایزه ی الن فورنیه شد. اثر حاضر، یا رمان منگی او نیز در سال 2005 جایزهی لیورانتر را دریافت کرد.”
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.